Perdic | پرتابه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 25 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	rocket U	پرتابه
	rocketed U	پرتابه
	rocketing U	پرتابه
	rockets U	پرتابه
	missile U	پرتابه
	missiles U	پرتابه
	ballistic missile U	پرتابه
	ballistic missiles U	پرتابه
	projectile U	پرتابه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rocketeer U	هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
	rocket [missile with thrust propulsion] U	موشک [پرتابه] [پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
	trajectories U	مسیر پرتابه
	shots U	رسایی پرتابه
	ogive U	پرتابه یا موشک
	antimissile missile U	پاد پرتابه
	shot U	رسایی پرتابه
	trajectory U	مسیر پرتابه
	ballistics U	پرتابه شناسی
	rocket ship U	موشک یا پرتابه فضا پیما
	circular dispersion U	قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
	rockoon U	پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
	cartridge U	محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
	cartridges U	محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
	check point U	نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
	muzzle energy U	انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy