English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
culet U پخ زیرین برلیان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brilliant U برلیان
to cut into a brilliant U بشکل برلیان تراشیدن
underlines U خط زیرین
underlined U خط زیرین
underline U خط زیرین
underscoring U زیرین خط
underscores U زیرین خط
underlip U لب زیرین
following <adj.> U زیرین
under U زیرین
inferiors U زیرین
undersides U زیرین
underlips U لب زیرین
underside U زیرین
underscored U زیرین خط
underscore U زیرین خط
downstair U زیرین
following U زیرین
after mentioned U زیرین
following on U زیرین
subjecent U زیرین
under- U زیرین
inferior U زیرین
inferior colliculus U برجستگی زیرین
hypolimnion U اب سرد زیرین
hypodermis U پوست زیرین
cutis U پوست زیرین
dewatering outlets U خروجی زیرین
true pelvis U لگن زیرین
inferior planets U سیارات زیرین
labium U لب زیرین حشره
lower floor U اشکوب زیرین
ulna U زند زیرین
troposphere U زیرین سپهر
tropopause U زیرین مرز
the underwritten names U نامهای زیرین
the figure below U رقم زیرین
the f. words U کلمات زیرین
sub grade U لایه زیرین
undercoat U پشم زیرین
nether millstone U اسیاسنگ زیرین
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
neath or neath U پایین زیرین
named here under U نامبرده زیرین
maxilla U ارواره زیرین
underpart U زیرین بخش
bedding U لایه زیرین
beneath U زیرین پایینی
bottom line U طناب زیرین
underpasses U زیرین راه
undercut U ببرش زیرین
undercuts U ببرش زیرین
underpass U زیرین راه
subway U مجرای زیرین
subways U مجرای زیرین
downward U پایین زیرین
limbs U اندام زیرین
underneath U زیرین پایینی
underworld U زیرین جهان
mandibular U ارواره زیرین
bottom slide U لغزنده زیرین
base stone U سنگ زیرین
limb U اندام زیرین
top lift U طبقه زیرین پاشنه پا
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
press bed U بخش زیرین پرس
trismus U تشنج ارواره زیرین
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
underside U طرف یا سوی زیرین
binder course U قشر زیرین رویه
undergrowth U پشم یارویش زیرین
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
cutis U لایه زیرین پوست
undersides U طرف یا سوی زیرین
neck necessity U قسمت زیرین تاج ستون
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
semibasement U نیم طبقه زیرین ساختمان
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
eupelagic environment U محیط زیر لایه زیرین
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
jibbing U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbed U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jib U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
martingale U طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
labrum U لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
rhizome U ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
hard contact printing U چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
labral U وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com