English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bare base U پایگاه اماده نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bare base U پایگاه اشغال نشده
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
specificity U نرخ ورودیهای نامرتبط , که از کل اعداد ورودیهای نامرتبط فایل یا پایگاه داده یا کتابخانه بازیابی نشده باشد
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
roll back U کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
winterize U اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
incomplete U انجام نشده پر نشده
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
laager U هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
status U پایگاه
aboard U در پایگاه
lodgment or lodge U پایگاه
stations U پایگاه
stationed U پایگاه
platforms U پایگاه
platform U پایگاه
station U پایگاه
post- U پایگاه
campound U پایگاه
sites U پایگاه
site U پایگاه
sited U پایگاه
posts U پایگاه
posted U پایگاه
post U پایگاه
filbert base U پایگاه دروغین
filbert base U پایگاه فریبنده
battle station U پایگاه رزمی
encampments U اردو پایگاه
battle station U پایگاه جنگی
advance base U پایگاه جلو
air base U پایگاه هوایی
class status U پایگاه طبقهای
data base U پایگاه داده ها
defense base U پایگاه دفاعی
air bases U پایگاه هوایی
encampment U اردو پایگاه
defense base U پایگاه پدافندی
base of operations U پایگاه عملیات
base map U نقشه پایگاه
home port U پایگاه اصلی
naval station U پایگاه دریایی
naval base U پایگاه دریایی
home port U پایگاه مادر
automatic take U تغییر پایگاه
knowledge base U پایگاه دانش
landing site U پایگاه فرود
knowledge base U پایگاه معلومات
base camp U پایگاه مبنا
base command U فرماندهی پایگاه
air force base U پایگاه هوایی
base development U ساختن پایگاه
base development U تهیه پایگاه
hardened site U پایگاه مقاوم
professional status U پایگاه حرفهای
base defense U پدافند پایگاه
achieved status U پایگاه اکتسابی
base defense U پدافند از پایگاه
height of site U ارتفاع پایگاه
knowledge base U پایگاه اگاهی
spaceport U پایگاه فضایی
social status U پایگاه اجتماعی
space stations U پایگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
databases U پایگاه داده ها
outposts U پایگاه مرزی
outpost U پایگاه مرزی
database U پایگاه داده ها
data banks U پایگاه داده ها
vacation camp [American E] U پایگاه تابستانی
space platform U پایگاه فضایی
data banks U پایگاه داده
data bank U پایگاه داده ها
data bank U پایگاه داده
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
base running U دویدن بسوی پایگاه
air force base U پایگاه نیروی هوایی
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
hard missile base U پایگاه مستحکم موشک
air beacon U برج مراقبت پایگاه
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
foothold U جای ثابت پایگاه
army base U پایگاه نیروی زمینی
naval auxiliary U پایگاه لجستیکی دریایی
socioeconomic status U پایگاه اجتماعی- اقتصادی
floating base U پایگاه شناور دریایی
bridgehead U پایگاه درکنار دریا
bridgeheads U پایگاه درکنار دریا
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
footholds U جای ثابت پایگاه
fire support base U پایگاه پشتیبانی اتش
hardware platform U پایگاه سخت افزار
commodore U فرمانده پایگاه هوایی
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
active database U پایگاه دادههای فعال
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
database management U مدیریت پایگاه داده ها
data base specialist U متخصص پایگاه داده
outposts U پایگاه نفوذی شطرنج
data base analyst U تحلیل گر پایگاه داده
framework U مدیریت پایگاه داده
data base manager U مدیر پایگاه داده
relational database U پایگاه داده رابطهای
corners U طرفین پایگاه اصلی
data base environment U محیط پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
cornering U طرفین پایگاه اصلی
corner U طرفین پایگاه اصلی
database disign U طرح پایگاه داده ها
entry U در پایگاه دادههای یا کتابخانه
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
frameworks U مدیریت پایگاه داده
dinger U دویدن به پایگاه اصلی
data base management U مدیریت پایگاه داده
citadels U پایگاه مستحکم ارگ
citadel U پایگاه مستحکم ارگ
outpost U پایگاه نفوذی شطرنج
commodores U فرمانده پایگاه هوایی
data base administrator U مسئول پایگاه داده ها
database structure U ساختار پایگاه داده ها
in store U اماده
handy U اماده
in kelter U اماده
handiest U اماده
in gear U اماده
in full fig U اماده
handier U اماده
in form U اماده
stocked U اماده
yoi U اماده
susceptible U اماده
ablest U اماده
equipped U اماده
minded U اماده
fresh U اماده
fresh- U اماده
freshest U اماده
yare U اماده
provided U اماده
in the saddle U اماده
stock U اماده
abler U اماده
readied U اماده
prompted U اماده
accoutrements U اماده
ready U اماده
sets U اماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com