Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machine column
U
پایه یا ستون دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
columna rostrata
U
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
pedestal
U
پایه ستون
footing
U
پایه ستون
footstall
U
پایه ستون
footpath
U
پایه ستون
plinth
U
پایه ستون
plinths
U
پایه ستون
pedestals
U
پایه ستون
column base
U
پایه ستون
gaine
U
پایه ستون
footpaths
U
پایه ستون
bedpost
U
پایه یا ستون تختخواب
socle
U
پایه ستون یا مجسمه
pedestal
U
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
pedestals
U
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
tressel
U
ستون راروی پایه قرار دادن
trestle
U
ستون راروی پایه قرار دادن
trestles
U
ستون راروی پایه قرار دادن
pilaster
U
ستون چهار گوش یا مستطیل پایه مبل وصندلی
baseboard
U
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
machine foundation
U
پایه دستگاه
roll housing
U
پایه دستگاه نورد
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
quadrant mount
U
پایه دستگاه تراز توپ
anta
U
[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
sight base
U
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
chair-rail
U
[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
moving pivot
U
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster
U
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order
U
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma
U
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
eustyle
U
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
U
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
U
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
U
از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
cells
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
band of shaft
U
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
U
از این ستون بان ستون
tabulates
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulated
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
hatch beam
U
پایه دریچه پایه دهلیز
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
U
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
decimals
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
acentrous
U
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
base piece
U
پایه پایه استقرار
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
orphan
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
U
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
single file
U
به ستون یک
column
U
ستون
bar
U
ستون
bars
U
ستون
pier
U
ستون
column by column
U
ستون به ستون
cantilever bridge
U
ستون پل
hypophyge
U
پا ستون
columnar
U
در ستون ها
fasciculus gracilis
U
ستون گل
beams
U
ستون
jambs
U
ستون
jamb
U
ستون
column base
U
ته ستون
beam
U
ستون
single file
U
ستون یک
post
U
ستون
posts
U
ستون
columns
U
ستون
posted
U
ستون
post-
U
ستون
stanchion
U
ستون
piers
U
ستون
staple
U
ستون
filed
U
ستون
acroterium
U
پا ستون
acroterion
U
پا ستون
file
U
ستون
overhead
U
سر ستون
acroter
U
پا ستون
army corpa
U
ستون
stapled
U
ستون
stapling
U
ستون
pile
U
ستون پل
pillar
U
ستون
acantha
U
ستون
indian or single file
U
ستون یک
indian file
U
ستون یک
pillars
U
ستون
astylar
U
بی ستون
pile
U
ستون
piled
U
ستون پل
struts
U
ستون
stud
U
ستون
columns
U
ستون ها
plinth
U
ته ستون
column
U
ستون
shaft
U
ستون
plinths
U
ته ستون
strut
U
ستون
strutted
U
ستون
shafts
U
ستون
escape
U
ستون
piled
U
ستون
columned
U
ستون دار
column of riflemen
U
ستون تفنگداران
comment column
U
ستون توضیحی
composite column
U
ستون مرکب
columnar
U
ستون دار
column ways
U
راهنمای ستون
column head
U
بار ستون
columniation
U
ستون بندی
keels
U
ستون فقرات
keel
U
ستون فقرات
pillar
U
ستون ساختن
columniform
U
ستون مانند
pillars
U
ستون ساختن
fifth column
U
ستون پنجم
piling
U
ستون بندی
posted
U
دیرک ستون
post-
U
دیرک ستون
post
U
دیرک ستون
single file
U
یک ردیف ستون
demicolumn
U
نیم ستون
demand side
U
ستون تقاضا
echelons
U
ستون پله
posts
U
دیرک ستون
debit side
U
ستون بدهکار
streamers
U
ستون نور
stylar
U
ستون وار
streeing column
U
ستون فرمان
trunk
U
بدنه ستون
storming column
U
ستون حمله
stelar
U
ستون دار
trunks
U
بدنه ستون
fractionating column
U
ستون تجزیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com