Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pedestal
U
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
pedestals
U
پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caster for pedestal
U
چرخ پایه
[میز یا مجسمه یا چراغ]
socle
U
پایه ستون یا مجسمه
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
footpaths
U
پایه مجسمه
footpath
U
پایه مجسمه
columna rostrata
U
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
plinth
U
ازاره پایه مجسمه
plinths
U
ازاره پایه مجسمه
pedestal
U
پایه مجسمه شالوده
pedestals
U
پایه مجسمه شالوده
floor standard
U
چراغ پایه دار
floor lamp
[American]
U
چراغ پایه دار
floor lamp
U
چراغ پایه دار
standard lamp
[British]
U
چراغ پایه دار
floor lamps
[American]
U
چراغ های پایه دار
standard lamps
[British]
U
چراغ های پایه دار
footpaths
U
پایه ستون
footpath
U
پایه ستون
pedestals
U
پایه ستون
column base
U
پایه ستون
plinth
U
پایه ستون
gaine
U
پایه ستون
footing
U
پایه ستون
plinths
U
پایه ستون
pedestal
U
پایه ستون
footstall
U
پایه ستون
bedpost
U
پایه یا ستون تختخواب
machine column
U
پایه یا ستون دستگاه
tressel
U
ستون راروی پایه قرار دادن
trestle
U
ستون راروی پایه قرار دادن
trestles
U
ستون راروی پایه قرار دادن
pilaster
U
ستون چهار گوش یا مستطیل پایه مبل وصندلی
baseboard
U
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
anta
U
[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
statuesque
U
شبیه مجسمه سبک مجسمه
chair-rail
U
[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
moving pivot
U
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster
U
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order
U
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma
U
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
eustyle
U
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
U
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
U
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
U
از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
cell
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
U
از این ستون بان ستون
band of shaft
U
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulated
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setters
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
hatch beam
U
پایه دریچه پایه دهلیز
statues
U
مجسمه
statue
U
مجسمه
sculptor work
U
مجسمه
images
U
مجسمه
image
U
مجسمه
image
U
مجسمه
cadre strength column
U
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
statuettes
U
مجسمه کوچک
sculptures
U
مجسمه سازی
sculpture
U
مجسمه سازی
statuette
U
مجسمه کوچک
plaster of Paris
U
گچ مجسمه سازی
sculpturesque
U
شبیه مجسمه
antique statue
U
مجسمه عتیقه
imagery
U
شکل و مجسمه
image
U
مجسمه شکل
images
U
مجسمه شکل
sphinxes
U
مجسمه ابوالهول
sphinx
مجسمه ابوالهول
statue of liberty
U
مجسمه ازادی
entablement
U
سکوی مجسمه
mannequin
U
مجسمه چوبی
mannequins
U
مجسمه چوبی
acropodium
U
پایهء مجسمه
statuary
U
مجسمه سای
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
busted
U
مجسمه نیم تنه
figurin
U
مجسمه سفالین رنگی
foliate mask
U
صورت مجسمه انسان
caryatid
U
ستونی که مجسمه زن باشد
entablement
U
صفحه زیر مجسمه
busts
U
مجسمه نیم تنه
busting
U
مجسمه نیم تنه
bust
U
مجسمه نیم تنه
sculptor
U
مجسمه ساز حجار
sculptors
U
مجسمه ساز حجار
banderol
U
[نوار تزئینی مجسمه]
muscling
U
در پیکرنگاری و مجسمه سازی
figurine
U
مجسمه سفالین رنگی
insculp
U
مجسمه سازی کردن
idol
U
خدای دروغی مجسمه
sculptress
U
مجسمه ساز حجار
figurines
U
مجسمه سفالین رنگی
taille
U
شکل وساخت مجسمه
plastic
U
پلاستیک مجسمه سازی
waxworks
U
مجسمه سازی ازموم
waxwork
U
مجسمه سازی ازموم
banderole
U
[نوار تزئینی مجسمه]
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
telamon
U
ستونی که مجسمه مرد باشد
busting
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
busts
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
statuary
U
مجسمه ساز هیکل تراشی
bust
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
busted
U
مجسمه نیم تنه بالاتنه
statuesque
U
خوش هیکل مجسمه وار
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
decimal
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous
U
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
Make sure the statuette doesnt topple over .
U
هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
paris doll
U
مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
cynocephalus
U
[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
acroter
U
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
the statue was well niched
U
مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
base piece
U
پایه پایه استقرار
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
corpe
U
[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
corp
U
[برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
acrolithus
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
orphans
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
barbette
U
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
U
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
nightlights
U
چراغ کم سو
nightlight
U
چراغ کم سو
overtaking light
U
چراغ
white steaming light
U
چراغ
lampad
U
چراغ
lamps
U
چراغ
lampers
U
چراغ
lamplighter
U
چراغ چی
lamp
چراغ
stoplight
U
چراغ ترمز
aiming light
U
چراغ شاخص
torches
U
چراغ قوه
lighted
U
چراغ راهنمایی
aiming post light
U
چراغ شاخص
stoplights
U
چراغ ترمز
lightest
U
چراغ راهنمایی
torched
U
چراغ قوه
acetylene burner
U
چراغ استیلنی
activity light
U
چراغ فعالیت
abat jour
U
پرتوافکن چراغ
magic lanterns
U
چراغ عکس
mantles
U
توری چراغ
alcohol burner
U
چراغ الکلی
spirit lamp
U
چراغ الکلی
light
U
چراغ راهنمایی
lamp post
U
تیر چراغ
blowtorches
U
چراغ جوشکاری
alternating light
U
چراغ متغیر
blowtorch
U
چراغ جوشکاری
gas lights
U
چراغ گازی
bunsen burner
U
چراغ بونزن
gas light
U
چراغ گازی
lamp-post
U
تیر چراغ
lamp-posts
U
تیر چراغ
torching
U
چراغ قوه
riding lights
U
چراغ لنگر
anchor light
U
چراغ لنگر
lamplight
U
روشنائی چراغ
light bulb
U
چراغ برق
mantle
U
توری چراغ
beacon
U
چراغ دریایی
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
traffic light
U
چراغ راهنمایی
spotlights
U
چراغ نورافکن
lantern
U
چراغ دریایی
lantern
U
چراغ بادی
lamps
U
لامپ چراغ
kerosene
U
نفت چراغ
light bulbs
U
چراغ برق
flashlights
U
چراغ قوه
flashlight
U
چراغ قوه
lamp
لامپ چراغ
beacons
U
چراغ دریایی
magic lantern
U
چراغ عکس
torch
چراغ قوه
lanterns
U
چراغ توری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com