Total search result: 201 (10 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
air delivery platform U |
پالت مخصوص بارریزی هوایی |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
airdrop container U |
جعبه مخصوص بارریزی هوایی |
 |
 |
aerial platform U |
سکوی مخصوص بارریزی هوایی |
 |
 |
controlled pattern U |
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها |
 |
 |
airdrop U |
بارریزی هوایی |
 |
 |
airdrop platform U |
سکوی بارریزی هوایی |
 |
 |
platform load U |
بار اماده برای بارریزی هوایی |
 |
 |
dispersal airfield U |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
 |
 |
air delivery container U |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
 |
 |
air sentinel U |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
 |
 |
flat pallet U |
پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف |
 |
 |
air dispatcher U |
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما |
 |
 |
aerospace projection operations U |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
 |
 |
air picket U |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
 |
 |
air scout U |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
 |
 |
ducks U |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
 |
 |
duck U |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
 |
 |
ducked U |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
 |
 |
duckings U |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
 |
 |
air defense ship U |
ناو مخصوص پدافند هوایی |
 |
 |
air letter U |
نامهء مخصوص پست هوایی |
 |
 |
aeronautical plotting chart U |
نقشه مخصوص ناوبری هوایی |
 |
 |
air inst alations U |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
 |
 |
air facility U |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
 |
 |
aerogramme U |
نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه |
 |
 |
aerogram U |
نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه |
 |
 |
airhead operations U |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
 |
 |
locap U |
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست |
 |
 |
imagery collateral U |
وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی |
 |
 |
target cap U |
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف |
 |
 |
mauler U |
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی |
 |
 |
airspace reservation U |
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص |
 |
 |
pallet U |
پالت |
 |
 |
deck board U |
کف پالت |
 |
 |
pallets U |
پالت |
 |
 |
pallete U |
پالت |
 |
 |
pallet U |
پالت |
 |
 |
box palet U |
پالت جعبهای |
 |
 |
imagery sortie U |
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی |
 |
 |
high velocity drop U |
بارریزی سریع |
 |
 |
drop altitude U |
ارتفاع بارریزی |
 |
 |
heavy drop U |
بارریزی سنگین |
 |
 |
impact point U |
نقطه بارریزی |
 |
 |
pallette U |
لوحه ارایش پالت |
 |
 |
palletized U |
پالت بندی شده |
 |
 |
palletetisation U |
بصورت پالت دراوردن |
 |
 |
airlift service U |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
 |
 |
extraction parchute U |
چتر بارریزی از هواپیما |
 |
 |
paradrop U |
بارریزی باچتر نجات |
 |
 |
box palet U |
پالت مکعب مستطیل شکل |
 |
 |
deck board U |
کف یا رویه پالت حمل مهمات |
 |
 |
high velocity drop U |
بارریزی با سرعت سقوط زیاد |
 |
 |
binding U |
مهار کردن بار در روی پالت |
 |
 |
bindings U |
مهار کردن بار در روی پالت |
 |
 |
computed air release point U |
نقطه بارریزی پیش بینی شده |
 |
 |
drop zone control center U |
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود |
 |
 |
target approach point U |
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی |
 |
 |
gravity drop U |
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد |
 |
 |
telling U |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
 |
 |
holidays U |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
 |
 |
holiday U |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
 |
 |
antiair warfare U |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
 |
 |
air policing U |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
 |
 |
restrictive fire plan U |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
 |
 |
pouncing U |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
 |
 |
pounces U |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
 |
 |
i stay U |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
 |
 |
line chief U |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
 |
 |
pounce U |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
 |
 |
pounced U |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
 |
 |
broadcast controlled air interception U |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
 |
 |
steered U |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
 |
 |
steer U |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
 |
 |
steers U |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
 |
 |
lutes U |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
 |
 |
lute U |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
 |
 |
pigeon U |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
 |
 |
pigeons U |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
 |
 |
sleeve target U |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
 |
 |
flak U |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
 |
 |
air scoop U |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
 |
 |
writes U |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
 |
 |
write U |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
 |
 |
fog oil U |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
 |
 |
typefaces U |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
 |
 |
typeface U |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
 |
 |
fly through U |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
 |
 |
air superiority U |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
 |
 |
aviation pay U |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
 |
 |
air suprmacy U |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
 |
 |
air interdiction U |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
 |
 |
air pilots U |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
 |
 |
graphics U |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
 |
 |
drop height U |
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی |
 |
 |
carrier air group U |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
 |
 |
air U |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
 |
 |
air material U |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
 |
 |
aired U |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
 |
 |
notice to airmen U |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
 |
 |
air branch U |
قسمت هوایی رسته هوایی |
 |
 |
airs U |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
 |
 |
code panel U |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
 |
 |
air station U |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
 |
 |
splash U |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
 |
 |
tropopause U |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
 |
 |
splashing U |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
 |
 |
splashes U |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
 |
 |
registers U |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
 |
 |
register U |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
 |
 |
registering U |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
 |
 |
call mission U |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
 |
 |
tactical air controler U |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
 |
 |
air photographic U |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
 |
 |
airlift command U |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
 |
 |
delete U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
deleted U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
deletes U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
deleting U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
photogrammetry U |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
 |
 |
air search attack unit U |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
 |
 |
airspace prohibited area U |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
 |
 |
air defense commander U |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
 |
 |
emergency scramble U |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
 |
 |
airlift capacity U |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
 |
 |
embedded code U |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
 |
 |
channel airlift U |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
 |
 |
air transportable sonar U |
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی |
 |
 |
trimetrogon U |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
 |
 |
air survey photography U |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
 |
 |
drop zone U |
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش |
 |
 |
airlift control element U |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
 |
 |
trunkair route U |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
 |
 |
combat airlift support U |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
 |
 |
country cover diagram U |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
 |
 |
air defense action area U |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
 |
 |
chalk commander U |
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی |
 |
 |
chalk number U |
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی |
 |
 |
tactical air control center U |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
 |
 |
air position U |
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما |
 |
 |
air distant support U |
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور |
 |
 |
air defense readiness U |
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی |
 |
 |
air alert warning U |
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی |
 |
 |
heavy lift U |
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین |
 |
 |
pneumatic U |
هوایی |
 |
 |
anti aircraft U |
ضد هوایی |
 |
 |
air lane U |
خط هوایی |
 |
 |
aerobic U |
هوایی |
 |
 |
aerobics U |
هوایی |
 |
 |
raid U |
تک هوایی |
 |
 |
raided U |
تک هوایی |
 |
 |
strikes U |
تک هوایی |
 |
 |
aerials U |
هوایی |
 |
 |
strike U |
تک هوایی |
 |
 |
air drawn U |
هوایی |
 |
 |
aviation medicine U |
طب هوایی |
 |
 |
aerial U |
هوایی |
 |
 |
overpasses U |
پل هوایی |
 |
 |
AA U |
ضد هوایی |
 |
 |
acclimatization U |
هم هوایی |
 |
 |
air head U |
سر پل هوایی |
 |
 |
aerial line U |
خط هوایی |
 |
 |
linear distance U |
خط هوایی |
 |
 |
stuffiness U |
بد هوایی |
 |
 |
raiding U |
تک هوایی |
 |
 |
atmospheric U |
هوایی |
 |
 |
air attack U |
تک هوایی |
 |
 |
aired U |
هوایی |
 |
 |
skyway U |
پل هوایی |
 |
 |
overhead U |
هوایی |
 |
 |
airborne U |
هوایی |
 |
 |
air built U |
هوایی |
 |
 |
aery U |
هوایی |
 |
 |
air U |
هوایی |
 |
 |
flying bridge U |
پل هوایی |
 |
 |
over-pass U |
پل هوایی |
 |
 |
overhead roadway U |
پل هوایی |
 |
 |
overhead line U |
خط هوایی |
 |
 |
raids U |
تک هوایی |
 |
 |
airy U |
هوایی |
 |
 |
airhead line U |
خط سر پل هوایی |
 |
 |
overpass U |
پل هوایی |
 |
 |
air strike U |
تک هوایی |
 |
 |
air raid U |
تک هوایی |
 |
 |
overhead conductor U |
خط هوایی |
 |
 |
airs U |
هوایی |
 |
 |
air raids U |
تک هوایی |
 |
 |
parachuted U |
چتر هوایی |
 |
 |
parachute U |
چتر هوایی |
 |
 |
corridor U |
دالان هوایی |
 |
 |
squadron leader U |
سرگرد هوایی |
 |
 |
air brakes U |
ترمز هوایی |
 |
 |
corridors U |
دالان هوایی |
 |
 |
air photograph U |
عکس هوایی |
 |
 |
air brake U |
ترمز هوایی |
 |
 |
crushed U |
سانحه هوایی |
 |
 |
crushes U |
سانحه هوایی |
 |
 |
air officer U |
افسر هوایی |
 |
 |
air base U |
پایگاه هوایی |
 |
 |
crush U |
سانحه هوایی |
 |
 |
air observer U |
دیدبان هوایی |
 |
 |
air operations U |
عملیات هوایی |
 |