English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
besprent U پاشیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disintegrated U از هم پاشیده
rosy U گل پاشیده
diperse phase U فاز پاشیده
dispersed phase U فاز پاشیده
disperse dye U رنگینه پاشیده
disperse system U سیستم پاشیده
i was completely spattereed U به از رو تا به پایم گل پاشیده شد
perfusive U پاشیده شونده
sprinkle U پاشیده شدن
diffusible U پاشیده شدنی
sugared U شکر پاشیده
sprinkles U پاشیده شدن
sprinkled U پاشیده شدن
littery U ریخته و پاشیده درهم برهم
to broadcast seed U تخمی که درهمه جا پاشیده شود
sand man U لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com