English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calculation U پاسخ تقریبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
approximated U تقریبی
approximative U تقریبی
approximate solution U حل تقریبی
approximates U تقریبی
proximate U تقریبی
approximate U تقریبی
cypres U تقریبی نزدیک
give or take U تخمین تقریبی
parametric estimate U تخمین تقریبی
sketch U نقشه تقریبی
sketched U نقشه تقریبی
sketches U نقشه تقریبی
whereabouts U جای تقریبی
whereabout U محل تقریبی
rough estimate U براورد تقریبی
approx U مخفف تقریبی
approximate value U مقدار تقریبی
rough guess <idiom> U تخمین تقریبی
whereabout U حدود تقریبی مکان
estimated time of arrival U زمان تقریبی ورود
approximates U نزدیک امدن تقریبی
estimated time of departure U زمان تقریبی عزیمت
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
etd U زمان تقریبی حرکت
approximate U نزدیک امدن تقریبی
approximate contour U میزان منحنی تقریبی
approximated U نزدیک امدن تقریبی
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
peseta U سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
eta U arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
cirro cumulus U لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
truncate U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
proxy variables U متغیرهای نماینده متغیرهای تقریبی
responds U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
answered U پاسخ
responded U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
statement U پاسخ
replication U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
no U : پاسخ نه
answer U پاسخ
responsions U پاسخ
replies U پاسخ
responses U پاسخ
response U پاسخ
replying U پاسخ
reply U پاسخ
respond U پاسخ
replied U پاسخ
in answer to U در پاسخ به
in reply to U در پاسخ
answering U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
answers U پاسخ
item of written comment U پاسخ
negative reply U پاسخ رد
answerback U در پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
color response U پاسخ رنگ
answer mode U حالت پاسخ
preparatory response U پاسخ مقدماتی
response time U زمان پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
frequency respone U پاسخ فرکانس
response strength U نیرومندی پاسخ
respond U پاسخ دادن
conditioned response U پاسخ شرطی
response duration U مدت پاسخ
responsorial U پاسخ دهنده
movement response U پاسخ حرکت
discriminatory response U پاسخ افتراقی
moro response U پاسخ مورو
operandum U ابزار پاسخ
delayed response U پاسخ درنگیده
emitted response U پاسخ صدوری
distal response U پاسخ دوربرد
right answer U پاسخ درست
correct response U پاسخ درست
content response U پاسخ محتوایی
consummatory response U پاسخ پایانی
response set U امایه پاسخ
manipulandum U ابزار پاسخ
position response U پاسخ مکانی
original response U پاسخ ابتکاری
response latency U نهفتگی پاسخ
responds U پاسخ دادن
anticipatory response U پاسخ انتظاری
response equivalence U هم ارزی پاسخ
replier U پاسخ دهنده
response intensity U شدت پاسخ
answerback U پاسخ برگشتی
irresponsive U پاسخ ندهنده
response differentiation U تفکیک پاسخ
popular response U پاسخ رایج
anatomy response U پاسخ کالبدی
an a answer U پاسخ مثبت
image response U پاسخ تصویر
impluse response U پاسخ ایمپولز
reflection response U پاسخ قرینه
response rate U سرعت پاسخ
responded U پاسخ دادن
response amplitude U دامنه پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
answer U : پاسخ دادن
answerable U پاسخ دار
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
solution U پاسخ یک مشکل
solutions U پاسخ یک مشکل
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
voice answer back U پاسخ سمعی
plea U پاسخ دعوی
pleas U پاسخ دعوی
vaccum response U پاسخ غیابی
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
answers U : جواب پاسخ
answer U : جواب پاسخ
answer U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
answered U پاسخ به یک سوال
answering U : پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
answering U پاسخ به یک سوال
answers U : پاسخ دادن
answers U پاسخ به یک سوال
early answer U پاسخ زود
vab U پاسخ سمعی
to definitive answer U پاسخ قطعی
rejoins U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
rejoin U پاسخ دادن
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoining U در پاسخ گفتن
oracle U پاسخ مبهم
rejoins U در پاسخ گفتن
to make a response U پاسخ دادن
running rate U اهنگ پاسخ
rejoining U پاسخ دادن
oracles U پاسخ مبهم
phones U پاسخ به تماس در تلفن
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
return a negative U پاسخ منفی دادن
open ended question U پرسش باز پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
response time U زمان پاسخ دهی
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative U پاسخ منفی داد
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
shading response U پاسخ سایه روشن
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com