Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tailgate party
[American E]
U
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
laager
U
پدافنددور محل پارک هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit
U
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
crash
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashed
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
embarks
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
mileage
U
مسافت طی شده به وسیله خودرو
motor transport
U
حمل ونقل به وسیله خودرو
maximum gradeability
U
حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
aircraft plotter
U
وسیله ناوبر هواپیما
noncrew
U
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
air distance
U
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
aircraft plotter
U
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
search mission
U
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
rudder
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
azimuth micrometer
U
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
arresting system purchase element
U
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
staged crews
U
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
appliance
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliances
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
strafing
U
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
control
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
homologate
U
اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
transportation in kind
U
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
parking
U
پارک کردن
double park
U
دوردیفه پارک کردن
double-parks
U
دوردیفه پارک کردن
double-parked
U
دوردیفه پارک کردن
double-park
U
دوردیفه پارک کردن
double-parking
U
دوردیفه پارک کردن
parking
U
محوطه پارک کردن
to park
U
پارک کردن
[دستگاهی]
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
paddocks
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
impark
U
در پارک یا جنگل محصور کردن
parking plan
U
طرح پارک کردن هواپیماها
four by two
U
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
manspace
U
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
physical motor pool
U
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
bessel method
U
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
vehicle stopping distance
U
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
automatic pilots
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
aprons
U
توقفگاه
stayed
U
توقفگاه
parking place
U
توقفگاه
garages
U
توقفگاه
stay
U
توقفگاه
stand
U
توقفگاه
day parker
U
توقفگاه
apron
U
توقفگاه
garage
U
توقفگاه
garge
U
توقفگاه
to go for a spin
U
با خودرو گردش کوتاهی کردن
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
parking lot
U
توقفگاه بی سقف
stand
U
توقفگاه وضع
parking lots
U
توقفگاه بی سقف
cabstand
U
توقفگاه تاکسی
loading
U
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
choked
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
chokes
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
choke
U
خفه کردن ساسات خودرو چوک
tracklaying
U
زنجیرگذاری کردن خودرو شنی دار
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
to start
U
روشن کردن
[به کار انداختن]
[موتور یا خودرو]
stopover
U
توقفگاه بین راه
stations
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
stationed
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
stopovers
U
توقفگاه بین راه
parking
U
ماندگاه توقفگاه بی سقف
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
dwell
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwelled
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwells
U
محل توقف توقفگاه استراحت
taxi stand
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
taxi rank
[British E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
cabstand
[American E]
U
توقفگاه تاکسی
[برای انتظار مسافر]
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
vivary
U
پارک
parks
U
پارک
park
U
پارک
parked
U
پارک
paradise
U
پارک
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
amusement park
U
پارک تفریحی
amusement parks
U
پارک تفریحی
motor pool
U
پارک موتوری
natinal park
U
پارک ملی
collective goods
U
پارک و غیره
parkland
U
زمین پارک
bosquet
U
پارک یا باغ
bosket
U
پارک یا باغ
pooled
U
پارک موتوری
pools
U
پارک موتوری
carriage drive
U
خیابان پارک
NO PARKING
U
پارک نکنید!
pool
U
پارک موتوری
park bench
U
نیمکت پارک
car park
U
جای پارک
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
pool equipment
U
وسایل پارک موتوری
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
crashing
U
سقوط کردن هواپیما
crash-land
U
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
U
سقوط کردن هواپیما
crashingly
U
سقوط کردن هواپیما
cocooning
U
رنگ کردن هواپیما
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
change over
U
عوض کردن
[هواپیما]
crash-lands
U
سقوط کردن هواپیما
crash land
U
سقوط کردن هواپیما
crashes
U
سقوط کردن هواپیما
crashed
U
سقوط کردن هواپیما
crash
U
سقوط کردن هواپیما
Where can I park?
کجا می توانم پارک کنم؟
english garden
U
پارک انگلیسی
[قرن هجدهم]
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
aborts
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
turn off guidance
U
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
aborted
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off
U
برداشتن پرواز کردن هواپیما
Where can I park my car?
U
کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
How long can I park here?
U
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
May I park there?
U
ممکن است اینجا پارک کنم؟
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
airlifted
U
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
cocooning
U
اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlift
U
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifting
U
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
picketing
U
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
airlifts
U
بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
He parked the car right in front of the garage.
U
درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
steering
U
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
ramp
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wrecking
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com