English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regatta U پارچه نخی سفت بافت
regattas U پارچه نخی سفت بافت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bunting U پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
faille U نوعی پارچه ساده بافت
plain weave U پارچه ساده بافت
tarlatan U پارچه نخی ساده بافت
to pace the web U پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
Other Matches
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
biased fabric U پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill U ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvas U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvases U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
loose texture U بافت شل
knit goods U کش بافت
texture U بافت
textures U بافت
knitted U بافت
neurine U بافت پی
tissue U بافت
of a loose textture U شل بافت
of a loose texture U شل بافت
gold tisane U زر بافت
contexts U بافت
grain U بافت
fiber U بافت
context U بافت
tissues U بافت
contexture U بافت
texture of soil U بافت خاک
interlocking U بافت با قلاب
cellular U بافت سلولی
stroma U بافت نمدی
knotless U بافت تقلبی
woof U دست بافت
stroma U بافت بنیادی
sennet U بافت حصیری
textures U بافت تاروپود
sclerenchyma U بافت زنبوری
selvedge U گرد بافت
selvage U گرد بافت
soil texture U بافت خاک
welknit U خوش بافت
xylem U بافت چوبی
nerve tissue U بافت عصبی
chain stitch بافت زنجیری
webs U بافت یا نسج
web U بافت یا نسج
woofs U دست بافت
phloem U بافت لیفی
necrosis U بافت مردگی
basket weave U بافت حصیری
vascular tissue U بافت هادی
vascular tissue U بافت اوندی
direction U سمت بافت
flat weave U تخت بافت
plain weave U بافت ساده
close-knit U ریز بافت
finespun U ریز بافت
slit weave U بافت چاکدار
fibres U بافت لیف
collenchyma U بافت کلانشیم
slip U خطا در بافت
gross U درشت بافت
grossed U درشت بافت
grosser U درشت بافت
grosses U درشت بافت
grossest U درشت بافت
grossing U درشت بافت
style U سبک بافت
texture U ترکیب بافت
biopsy U بافت برداری
cellular tissue U بافت زنبوری
hand knife U خوش بافت
basket-weave U بافت حصیری
hand knitted U دست بافت
weaving draft U نقشه بافت
typical <adj.> U بافت عادی
typical <adj.> U بافت معمولی
fibrosis U تصلب بافت ها
histogen U بافت ساز
histogenesis U بافت سازی
histoloysis U بافت خواری
fibre U بافت لیف
weaves U ساختن بافت
homespun U بافت خانگی
knotless U بافت شل و آزاد
weave U ساختن بافت
in vivo U بافت زنده
texture U بافت تاروپود
knit goods U کالای کش بافت
fiber U بافت لیف
adipose tissue U بافت چربی
sclerosis U تصلب بافت
histology U بافت شناسی
plain weave U بافت حصیری
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
commissure U بافت عصبی رابط
soil separates U اجزاء بافت خاک
reticulum U بافت همبند و مشبک
collenchyma U بافت لانه زنبوری
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
fibrosis U افزایش بافت لیفی
epithelialize U بافت پوششی شدن
epithelize U بافت پوششی شدن
gauze U نوعی بافت توری
sequestrum U قسمت بافت مرده
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
histologist U متخصص بافت شناسی
mesophyll U بافت درونی برگ
histology U علم بافت شناسی
lymphopoiesis U تشکیل بافت لنفی
anterior commissure U بافت رابط قدامی
homespun U بافت میهنی وطنی
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
metal gauze U بافت توری فلزی
histological U وابسته به بافت شناسی
suber U بافت چوب پنبهای
phelloderm U بافت چوب پنبهای
homemade U خانگی خانه بافت
of a coarse fibre U درشت بافت زمخت
neuroglia U بافت حافظ عصب
lymphomatous U دارای بافت لنفی
myoma U غده بافت ماهیچه
histologic U وابسته به بافت شناسی
lymphomatoid U دارای بافت لنفی
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
reticulum U بافت نگاهدارنده اعصاب
knotless U بافت بدون گره
fabrics U سبک بافت اساس
fabric U سبک بافت اساس
contextual architecture U معماری بافت گرایی
taffetized U دارای بافت تافته
warp U نخ تار [در طول بافت]
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
wire netting U بافت توری سیمی
tightly weave U بافت پرتراکم و سفت
blemish [mistake] U عدم تقارن در بافت
woodiness U بافت چوبی وفوردرخت
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
flat weave U بافت ساده و بدون پرز
aceratosis U نارسی و نابالغی بافت شاخی
adenoidal U منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
textures U دارای بافت ویژهای نمودن
neurogenic U ایجاد کننده بافت عصبی
dyed-in-the-wool U پیش از بافت رنگرزی شده
lymphoma U غده مرکب از بافت لنفاوی
texture U دارای بافت ویژهای نمودن
match U قرینه سازی در طرح یا بافت
intervenium U بافت میان رگهای برگ
parenchyma U مغز غده بافت اصلی
biopsy U ازمایش میکروسکپی بافت زنده
suberous U دارای بافت چوب پنبهای
suberose U دارای بافت چوب پنبهای
suberic U دارای بافت چوب پنبهای
commissurotomy U برداشتن بافت عصبی رابط
scar tissue U بافت همبند جای زخم
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
suberize U تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
suberization U ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
gray matter U ماده خاکستری بافت عصبی مغز
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
frostbite U یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
adenoma U ورم خوش خیم بافت غدهای
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
conceit U [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
adenoid U شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
endodermis U داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
phlegmon U اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
welknit U سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
epithelioma U غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
texture mapping U 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
textiles U پارچه
textile U پارچه
fabric U پارچه
manta U پارچه
fabrics U پارچه
solid U یک پارچه
solids U یک پارچه
moir U پارچه
moire U پارچه
stuffed U پارچه
three piece U سه پارچه
cloths U پارچه
cloth U پارچه
solidungular U یک پارچه سم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com