English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adjustable parameter U پارامتر تنظیم پذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
regulable U تنظیم پذیر
tunably U تنظیم پذیر
tunable U تنظیم پذیر
tuneable U تنظیم پذیر
adjustable U تنظیم پذیر
continuous adjustable transformer U مبدل تنظیم پذیر
adjustable thermostat U دماپای تنظیم پذیر
variable transformer U مبدل تنظیم پذیر
variable spark U جرقه تنظیم پذیر
transductor U راکتور تنظیم پذیر
controlled rectifier U یکسوکننده تنظیم پذیر
remote cut off valve U لامپ با شیب تنظیم پذیر
variable mutual conductance valve(or tub U لامپ با شیب تنظیم پذیر
z parameter U پارامتر "زد"
parameter U پارامتر
parameters U پارامتر
refernce parameter U پارامتر مرجع
symbolic parameter U پارامتر نمادی
shielding parameter U پارامتر حفافتی
lattice parameter U پارامتر شبکه
linkage parameter U پارامتر پیوندی
variable parameter U پارامتر متغییر
input parameter U پارامتر ورودی
racah parameter U پارامتر راکاه
pseudoparameter U شبه پارامتر
parameter setting U پارامتر نشانی
impact parameter U پارامتر برخورد
replaceable parameter U پارامتر جایگزینی
passing parameter U پارامتر عبوری
positional parameter U پارامتر وضعیتی
value parameter U پارامتر مقداری
actual parameter U پارامتر واقعی
frequency parameter U پارامتر فرکانس
wave parameter U پارامتر موج
formmal parameter U پارامتر صوری
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
deceleration parameter U پارامتر کند شدن
impact parameter U پارامتر ضرب شونده
drive designator U پارامتر دیسک گردان
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
reparable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
ascendable U تفوق پذیر فراز پذیر
ascendible U تفوق پذیر فراز پذیر
mixable U امیزش پذیر امتزاج پذیر
repairable U اصلاح پذیر تعمیر پذیر
y parameter U پارامتر چهار قطبی ایگرگ
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
parameter U ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameters U ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameters U نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameter U نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
communication U پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
pi acceptor U پی پذیر
solvable U حل پذیر
pliable U خم پذیر
soluble U حل پذیر
cleavable U رخ پذیر
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
accident prone U سانحه پذیر
adaptable U انطباق پذیر
accident-prone U سانحه پذیر
submissive U سلطه پذیر
adaptable U وفق پذیر
tolerable U مدارا پذیر
severable U تفکیک پذیر
tolerable U تحمل پذیر
conceivable U امکان پذیر
extendible U کشش پذیر
shapeable U شکل پذیر
soluble U انحلال پذیر
variable U تغییر پذیر
flammable U اشتعال پذیر
sociable U جامعه پذیر
acetylisable U استیل پذیر
extensible U توسعه پذیر
expiable U کفاره پذیر
achromatic U رنگ پذیر
perfectible U کمال پذیر
skittish U تغییر پذیر
expendable U مصرف پذیر
penetrable U رخنه پذیر
supple U انعطاف پذیر
supple U تغییر پذیر
realizable U تحقق پذیر
indissoluble U تجزیه نا پذیر
inexhaustible U خستگی نا پذیر
achievable U موفقیت پذیر
definable U تعریف پذیر
avoidable U اجتناب پذیر
inflammable U اشتعال پذیر
permeable U رطوبت پذیر
permeable U نفوذ پذیر
absolvable U بخشش پذیر
permeable U نشت پذیر
curable U علاج پذیر
acid acceptor U اسید پذیر
applicable U کاربرد پذیر
pacifiable U تسکین پذیر
inevitable U چاره نا پذیر
shock absorber U ضربه پذیر
exepandable U بسط پذیر
abatable U کاهش پذیر
shock absorbers U ضربه پذیر
open cheque U چک انتقال پذیر
reversible U برگشت پذیر
adaptive U سازوار پذیر
passible U فساد پذیر
inflammable U التهاب پذیر
excitable U تحریک پذیر
irritable U تحریک پذیر
pervious U نفوذ پذیر
partible U بخش پذیر
exceptionable U اعتراض پذیر
impressionable U اثر پذیر
impressionable U تاثر پذیر
acetylable U استیل پذیر
expandable U بسط پذیر
applicable U کاربست پذیر
perturbable U اشوب پذیر
reversible U واگشت پذیر
expansible U گسترش پذیر
inexpugnable U شکست نا پذیر
incompressible U تراکم نا پذیر
impressible U تاثیر پذیر
improvably U اصلاح پذیر
improvable U بهبود پذیر
testable U ازمون پذیر
separable U تفکیک پذیر
fixable U ثبات پذیر
divisible U بخش پذیر
detachable U جدایی پذیر
voidable <adj.> U بطلان پذیر
incondensable U ناچگال پذیر
visitable U دیدار پذیر
verifiable U تحقیق پذیر
terminable <adj.> U فسخ پذیر
fissile U شکاف پذیر
fissionable U شکافت پذیر
indocile U تعلیم نا پذیر
estimable U تخمین پذیر
indemonstrable U اثبات نا پذیر
increasable U افزایش پذیر
healable U درمان پذیر
stretchy U فراخی پذیر
generable U زایش پذیر
gaugeable U پیمایش پذیر
fusible U گداز پذیر
weariless U خستگی نا پذیر
wallydraigle U تاثیر پذیر
flexible cable U کابل خم پذیر
flxible U خمش پذیر
inexcusable U عذر نا پذیر
justifiable U توجیه پذیر
glass jaw U بوکسوراسیب پذیر
lowest common denominator U مردم پذیر
lowest common denominators U مردم پذیر
stretchy U کشش پذیر
stretchiest U فراخی پذیر
stretchiest U کشش پذیر
stretchier U فراخی پذیر
stretchier U کشش پذیر
testable U شهادت پذیر
variables U تغییر پذیر
combustible U احتراق پذیر
measurable U سنجش پذیر
inextensible U تمدید نا پذیر
maintainable U نگهداشت پذیر
fatigable U خستگی پذیر
spoilable U فساد پذیر
vanquishable U شکست پذیر
changeable U تغییر پذیر
spottable U لکه پذیر
stainable U لکه پذیر
peaceable U اشتی پذیر
bearable U تحمل پذیر
fatiguable U خستگی پذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com