English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
army base U پادگان نیروی زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
ground force U نیروی زمینی
land forces U نیروی زمینی
ground forces U نیروی زمینی
land force n U نیروی زمینی
secretary of the army U وزیر نیروی زمینی
army post office U پستخانه نیروی زمینی
army reserve U احتیاط نیروی زمینی
army U ارتش نیروی زمینی
armies U ارتش نیروی زمینی
army staff U ستاد نیروی زمینی
department of the army U وزارت نیروی زمینی
army depot U امادگاه نیروی زمینی
army corps U سپاههای نیروی زمینی
army base U پایگاه نیروی زمینی
army aviator U خلبان نیروی زمینی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
army service area U منطقه سرویس نیروی زمینی
army training program U برنامه اموزش نیروی زمینی
assistant secretary of the army U معاون وزیر نیروی زمینی
land service U خدمت نظام در نیروی زمینی
theater army U نیروی زمینی صحنه عملیات
army reserve U قسمت احتیاط نیروی زمینی
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
army assault team U تیم هجومی نیروی زمینی
master sergeant U استوار ارشد نیروی زمینی
army aviation U هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army program memorandum U لایحه برنامههای نیروی زمینی
army post office U شعبه پستی نیروی زمینی
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
army in the field U نیروی زمینی درصحنه عملیات
compounded U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
army personnel center U مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army troops U عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army national guard U گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army material program U برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army airdefense command post U پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
troop information U مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
army training and evaluation program U برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
chief army censor U افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
control line aircraft U نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
army reserve command U فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
casern U پادگان
caserne U پادگان
garrison house U پادگان
sites U پادگان
site U پادگان
campound U پادگان
soldiers' home U پادگان
sited U پادگان
presidio U پادگان
garrisons U پادگان
garrison U پادگان
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
presidial U پادگان شهر
garrison house U پادگان مجزا
permanent duty station U پادگان دایمی
provost marshal U دژبان پادگان
post- U پادگان قرارگاه
posted U پادگان قرارگاه
posts U پادگان قرارگاه
post U پادگان قرارگاه
post property U اموال پادگان
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
pantries U بوفه ناو یا پادگان
pantry U بوفه ناو یا پادگان
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
exchanging U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanged U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanges U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
out leased U انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
sortie U حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sorties U حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
camps U پادگان اردو زدن چادر زدن
camped U پادگان اردو زدن چادر زدن
camp U پادگان اردو زدن چادر زدن
winter quarters U پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
earth-bound U زمینی
landed a U زمینی
sublunary U زمینی
sub astral U زمینی
terrene U زمینی
terraneous U زمینی
subaerial U رو زمینی
sublunar U زمینی
territorial U زمینی
agrarian U زمینی
tumbling U زمینی
predial or prae U زمینی
tellurian U زمینی
terrestrial U زمینی
earthly U زمینی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
praties U سیب زمینی
terrestrial refraction U شکست زمینی
earthy U زمینی دنیوی
land mine U مین زمینی
perigee U حضیض زمینی
tater U سیب زمینی
terrestrial U وضعیت زمینی
peanut U بادام زمینی
overland mail U پست زمینی
terrain corridor U دالان زمینی
groundnut U بادام زمینی
potatoes U سیب زمینی
murphy U سیب زمینی
tellurian matter U ماده زمینی
mail gram U پست زمینی
potato U سیب زمینی
peanut U پسته زمینی
peanuts U بادام زمینی
terrain return U اکوی زمینی
subterraneous U زیر زمینی
land tail U بنه زمینی
terraqueous U زمینی ودریایی
peanuts U پسته زمینی
suberranean U زیر زمینی
terrestrial radiation U تابشهای زمینی
groundnuts U بادام زمینی
ground return U برگشت زمینی
ground speed U سرعت زمینی
ground surveillance U مراقبت زمینی
bonus pass U پاس زمینی
armies U نیرو زمینی
army U نیرو زمینی
ground surveillance U تجسس زمینی
floor lamp [American] U آباژور زمینی
ground track U مسیر زمینی
standard lamp [British] U آباژور زمینی
army general staff U ستادنیروی زمینی
gully U دالان زمینی
gullies U دالان زمینی
gulleys U دالان زمینی
floor lamps [American] U آباژورهای زمینی
ground control U کنترل زمینی
ground fire U تیر زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
ground liaison U رابط زمینی
ground nut U بادام زمینی
ground observation U دیدبانی زمینی
ground observer U دیدبان زمینی
ground position U ایستگاه زمینی
ground position U موقعیت زمینی
ground circuit U مدار زمینی
graze burst U ترکش زمینی
ground return U بازتاب زمینی
army forces U نیروهای زمینی
ground wave U موج زمینی
ground waves U امواج زمینی
groundling U گیاه زمینی
hypogeal U زیر زمینی
land combat U نبرد زمینی
hypogeous U زیر زمینی
hypogean U زیر زمینی
infernal regions U دیارزیر زمینی
earth nut U بادام زمینی
antenna ground U انتن زمینی
earth antenna U انتن زمینی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com