English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
king dom U کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
subkingdom U سلطنت تابع سلطنت دیگری
gun running U واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
gun-running U واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
gyrodyne U رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
Queen Mother U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
Queen Mothers U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
viceroyalty U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
constitutional monarch U پادشاه
head of state U پادشاه
o king U ای پادشاه
sovereign U پادشاه
our sovereingn U پادشاه
Shah U پادشاه
sovereigns U پادشاه
queenconsort U زن پادشاه
kingless U بی پادشاه
king U پادشاه
kings U پادشاه
potentate U پادشاه
rex U پادشاه
Shahs U پادشاه
potentates U پادشاه
queens U زن پادشاه
monarchs U پادشاه
monarch U پادشاه
queen U زن پادشاه
kingdom U سلطنت
antimonaechical U ضد سلطنت
the u states U سلطنت
kinghood U سلطنت
the u kingdom U سلطنت
king dom U سلطنت
king ship U سلطنت
Majesties U سلطنت
reigned U سلطنت
reigin U سلطنت
realms U سلطنت
realm U سلطنت
sultanates U سلطنت
reign U سلطنت
sultanate U سلطنت
Majesty U سلطنت
raj U سلطنت
dominion U سلطنت
reigns U سلطنت
queenhood U سلطنت
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
lese majestyodhkj &odhkj fvqn U پادشاه یا دولت
sign manual U امضا پادشاه
oberon U پادشاه پریان
regicides U قتل پادشاه
king of england U پادشاه انگلستان
kingling U پادشاه کوچک
rial U پادشاه ملکه
kings palace U کاخ پادشاه
kings palace U قصر پادشاه
fit for a king U لایق پادشاه
regicide U قتل پادشاه
kingship U مقام سلطنت
royalism U سلطنت طلبی
reign U سلطنت کردن
rights of throne U حقوق سلطنت
regality U سلطنت قلمرو
reigned U سلطنت کردن
absolute monarchy U سلطنت مطلقه
royalist U سلطنت طلب
reigns U سلطنت کردن
monarchize U سلطنت کردن
royalists U سلطنت طلب
monarchist U سلطنت طلب
royalist U طرفدار سلطنت
decrown U خلع از سلطنت
monarchize U تبدیل به سلطنت
constitutional monarchies U سلطنت مشروطه
constitutional monarchy U سلطنت مشروطه
monarchists U سلطنت طلب
monarchical U سلطنت طلبی
royalists U طرفدار سلطنت
regency U نیابت سلطنت
regencies U نیابت سلطنت
monarchic U سلطنت خواه
the united kingdom U سلطنت متحده
antimonaechical U مخالف سلطنت
regnant U سلطنت کننده
aeolus U پادشاه تسالی یونان
king's counsel U قاضی دادگاه پادشاه
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
king of birds U پادشاه مرغان :دال
lord lieutenant U نماینده پادشاه در ایالات
his britannic majesty U اعلیحضرت پادشاه انگلستان
princess of the blood U دختر یا نوه پادشاه
raja or rajah U راجه-امیریا پادشاه
privy seal U مهر شخصی پادشاه
regents U نماینده پادشاه رئیس
regent U نماینده پادشاه رئیس
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
dethrone U از سلطنت خلع کردن
absolutism U سیستم سلطنت استبدادی
monarchism U اصول سلطنت مستقل
reigin U جکومت سلطنت کردن
dethroning U از سلطنت خلع کردن
reigns U سلطنت یاحکمرانی کردن
reigned U سلطنت یاحکمرانی کردن
dethrones U از سلطنت خلع کردن
dethroned U از سلطنت خلع کردن
regina U ملکه سلطنت کننده
viceroyal U مربوط به نیابت سلطنت
vice regent U وابسته به نیابت سلطنت
Achaemenid U دوره سلطنت هخامنشیان
reign U سلطنت یاحکمرانی کردن
viceregal U مربوط به نیابت سلطنت
gordian U وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
kinglet U پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
sovereignty U اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
dauphiness U عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
prince royal U پسر ارشد پادشاه انگلیس
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
HMS U مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
herod U هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
they attended the king U ایشان درخدمت پادشاه بودند
enthroned U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrone U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrones U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroning U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
legitimism U هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchic U مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
royalties U حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalty U حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
the code of justinian U مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
dais U سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
dauphin U عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
monarchical U وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
priam U پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
legitimist U هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
kingmaker U کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
queen dowager U زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
infante U جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
eminent domain U مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
jacobite U طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
sovereignty U پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
princess regent U شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
Jacobean U مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
lese majesty U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majeste U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
empires U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empire U امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
romulus U رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
Desornamentado U [سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
Georgian architecture U معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
homage U اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
to kiss hands U دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
single line U خط تنها
lone U تنها
solitarily U تنها
mere U تنها
alone U تنها
exclusive U تنها
merest U تنها
soles U تنها
just U تنها
sole U تنها
recluses U تنها
out in the cold <idiom> U تنها
single-handed U تنها
by yourself U تنها
solo U تنها
unique U تنها
uniquely U تنها
by one,s self U تنها
solos U تنها
loneliest U تنها
lonelier U تنها
single handed U تنها
siolus U تنها
by oneself U تنها
single U تنها
solus U تنها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com