English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
theoretician U ویژه گردر تئوری
theoreticians U ویژه گردر تئوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
theoretical U تئوری
theories U تئوری
theory U تئوری
thebe U تئوری
switching theory U تئوری سوئیچینگ
theoretical gravity U گرانش تئوری
graph theory U تئوری گراف
theory of fault U تئوری تقصیر
two person zero sum game U در تئوری بازیها
heam yoei vooly U تئوری قدرت
a priori U تئوری و نظری
game theory U تئوری بازی
communication theory U تئوری مخابرات
theorizer U تئوری باف
quantum theory U تئوری کوانتوم
set theory U تئوری مجموعه ها
electron theory U تئوری الکترونی
energy theorem U تئوری انرژی
poisson theory U تئوری پویسن
field theory U تئوری میدان ها
decision theory U تئوری تصمیم
labor theory of value U تئوری ارزش کار
So much for theory! <idiom> U به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
tangent modules theory U تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
payoff matrix U ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
pure strategy U استراتژی مطلق در تئوری بازیها
two person game U بازی دو نفره در تئوری بازیها
zero sum game U بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
conical flow U تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
permanent income hypothesis U مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
atomic theory U فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
relative income hypothesis U بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
saddle point U منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
nets U ویژه
net U ویژه
special character U ویژه
adhoc U ویژه
privilege U حق ویژه
prerogative U حق ویژه
nett U ویژه
idiocrasy U ویژه
prerogatives U حق ویژه
paticular U ویژه
extra special U ویژه
peculiar U ویژه
expressed U ویژه
special U ویژه
priviege U حق ویژه
particular U ویژه
expressing U ویژه
expresses U ویژه
express U ویژه
specific U ویژه
specialists U ویژه گر
expert U ویژه گر
specialist U ویژه گر
specific humidity U نم ویژه
specifics U ویژه
particulars U ویژه
experts U ویژه گر
specially U ویژه
special <adj.> U ویژه
extra <adj.> U ویژه
specific weight U وزن ویژه
extra equipment U متعلقات ویژه
equity capital U ارزش ویژه
special session U نشست ویژه
indicium U نشانه ویژه
kink U ویژه گی فرریز
gastronomist U ویژه گرخوراک
habiliments U جامه ویژه
special effects U جلوههای ویژه
favourite or vor U ویژه مخصوص
speleologist U ویژه گر غارشناسی
extraordinary meeting U نشست ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
specific yield U ابدهی ویژه
byelaw U قانون ویژه
body guard U هنگ ویژه
acoustician U ویژه گر اواشنود
idioms U تعبیر ویژه
idioms U زبان ویژه
idiom U تعبیر ویژه
idiom U زبان ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
bylaw U قانون ویژه
cariologist U ویژه گر قلب
characteristic function U ویژه تابع
endemical U ویژه یک قوم
electrical resistivity U مقاومت ویژه
eigenvalue U ویژه مقدار
eigenfunction U ویژه تابع
ecotype U بوم ویژه
conizance U نشان ویژه
proper value U ویژه مقدار
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic number U ویژه مقدار
specific gravities U گرانی ویژه
labeled cargo U کالای ویژه
special symbol U نماد ویژه
self weight U ویژه وزن
specific donor U دهنده ویژه
specific drawdown U افت ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
specific heat U گرمای ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
singular matrix U ماتریش ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
special party U گروه ویژه
species specific U نوع- ویژه
special duty U کار ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
special character U دخشه ویژه
specific cost U هزینه ویژه
special case U مورد ویژه
special bastard U حرامزاده ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
relative density U گرانی ویژه
particular lien U حق حبس ویژه
net profit U سود ویژه
specific rotation U چرخش ویژه
monocular U ویژه یک چشم
monkish U ویژه راهبان
life guard U هنگ ویژه
lacrimal U ویژه اشک
specific viscosity U گرانروی ویژه
specific lattice U شبکه ویژه
specific volume U حجم ویژه
lachrymal U ویژه اشک
specific resistance U مقاومت ویژه
regiospecific U جهت ویژه
quantum state U ویژه حالت
specific heat U دمای ویژه
proper volume U ویژه حجم
proper function U ویژه تابع
specific humidity U رطوبت ویژه
prerogatived U دارای حق ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
praetorian guard U گارد ویژه
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
specific weight U سنگینی ویژه
dead weights U ویژه وزن
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
specialists U ویژه کار
specialization U ویژه کاری
neurologist U ویژه گر اعصاب
specialization U ویژه گری
specialty U ویژه گری
characteristic U نشان ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
standing order U اوامر ویژه
standing orders U اوامر ویژه
characteristically U نشان ویژه
prerogative U دارای حق ویژه
versions U شرح ویژه
version U شرح ویژه
garb U پوشاک ویژه
specialities U ویژه گری
monograph U ویژه نگاشت
prerogatives U دارای حق ویژه
speciality U ویژه گری
monographs U ویژه نگاشت
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
nutritionist U ویژه گر تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
juvenile U ویژه نو جوانان
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
juveniles U ویژه نو جوانان
specialist U ویژه کار
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
dead weight U ویژه وزن
capital U ارزش ویژه
trait U نشان ویژه
booth U جای ویژه
booths U جای ویژه
rarely U بااستادی ویژه
specialises U ویژه گری
experts U ویژه کار
characteristics U نشان ویژه
specialising U ویژه گری
expert U ویژه کار
specialize U ویژه گری
lingoes U زبان ویژه
specializes U ویژه گری
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
lineament U نشان ویژه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com