English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
even if U ولو انکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
in the second place U دوم انکه
secondly U دوم انکه
harmlessly U بی انکه اسیبی رساند
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
inexorably U بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
tie in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins U فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
while U حال انکه
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
whoever U هر انکه
before U پیش انکه
provided U بشرط انکه
provided U مشروط به انکه
lastly U اخر از همه انکه
that U که برای انکه
or U یا انکه
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
affimable U شایسته انکه بطورقطع گفته شود
affirmance U افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
customs of war U اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
encke U انکه
equitable mortgage U بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
fetch ahead U فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
for one thing U یکی انکه
forwarding merchant U حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
he who U انکه
his reputed son died U انکه مشهوربودپسراوست مرد
his reputed son died U انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
imprimis U اول انکه
imprlmis U نخست انکه
inartistically U بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
inefficaciously U ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
innocuously U بی انکه گزندی رساند
inoffensively U بی انکه زننده باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
latest event time U دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
misdirection U در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
ninthly U نهم انکه
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
on the condition that U به شرط انکه
one who U انکه
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
out of sigt out of mind U از دل برود هر انکه از دیده برفت
parathesis U پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
permanent set U حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
prior possession U تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
profound gangrene U یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
push pop stack U ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
seventhly U هفتم انکه
tenthly U دهم انکه
that which U انکه
to die a dry death U مردن بدون انکه علت مرگ غرق شدن یاکشته شدن باشد
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
without his knowing it U بدون انکه بداند
for one thing <adv.> U یکی انکه
on one side <adv.> U یکی انکه
on the one hand <adv.> U یکی انکه
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com