Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
peak voltmeter
U
ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maximum value
U
مقدار بهره برداری
voltmeter
U
ولتمتر
interference meter
U
ولتمتر انترفرنس
interference voltage meter
U
ولتمتر پارازیت
electrostatic voltmeter
U
ولتمتر الکترواستاتیکی
low voltage voltmeter
U
ولتمتر فشار ضعیف
service
U
سنجد
serviced
U
سنجد
buckthorn
U
سنجد تلخ
russian olive
U
درخت سنجد
service
U
درخت سنجد وابسته بخدمت
echo depth sounder
U
دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
serviced
U
درخت سنجد وابسته بخدمت
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
obedience
U
رامی
docility
U
رامی
sagittarii
U
رامی
sagittarius
U
رامی
ramie
U
رامی
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
mansuetude
U
حلم رامی
canasta
U
نوعی بازی رامی
I am thinking of your own good.
U
من خو بی شما رامی خواهم
rummy
U
بازی ورق رامی
Even a fool knows this .
U
یک احمق هم این رامی داند
his sight could p darkness
U
بینایی وی تاریکی رامی شکافت
My shoes pinch.
U
کفشها پایم رامی زند
We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other.
U
زبان همدیگر رامی فهمیم
Water lays the dust.
U
آب گرد وخاک رامی خواباند
This is precisely ( exactly) what I wanted to know .
U
همین رامی خواستم بدانم
slater
U
کسی که پوست خام رامی تراشد
Do you move in high circles ?
U
آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
The sun rays dazzle (hit) the eyes.
U
نور آفتاب چشم رامی زند
cribbage
U
یکجور بازی ورق شبیه رامی
What foreign language do you know?
U
کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
Do you know the definition (meaning) of this word?
U
تعریف این لغت رامی دانید ؟
His action is in the nature of sour grapes.
U
اززور پسی اینکار رامی کند
gin rummy
U
نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
Can you reckon the cost of the trip?
U
هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
wrists
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
wrist
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
autobiographer
U
کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
trainbearer
U
کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
pellagra
U
یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
parbuckle
U
طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
epicanthus
U
لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
condensation cloud
U
ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
toolkit software
U
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
embodiment
U
در برداری
decerebration
U
مخ برداری
vector
U
برداری
vectors
U
برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
photogeny
U
عکس برداری
utilization
U
بهره برداری
operation
U
بهره برداری
biopsy
U
بافت برداری
denervation
U
عصب برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
metal cutting
U
براده برداری
footstep
U
گام برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
deafferentation
U
اوران برداری
removal of chips
U
براده برداری
swindle
U
کلاه برداری
swindled
U
کلاه برداری
swindles
U
کلاه برداری
duplicate
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
subordination
U
فرمان برداری
duplicates
U
نسخه برداری
samplery
U
نمونه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
vector field
U
میدان برداری
machining
U
براده برداری
mapping
U
نقشه برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
resultant
U
جمع برداری
surveying
U
نقشه برداری
topography
U
نقشه برداری
gaud
U
کلاه برداری
metal cutting work
U
براده برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
tread
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
treads
U
گام برداری
extirpation
U
اندام برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
footsteps
U
گام برداری
decoding
U
رمز برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
stripping
U
قالب برداری
sampling
U
نمونه برداری
duplication
U
نسخه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
insurability
U
بیمه برداری
ingathering
U
خرمن برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
enervation
U
عصب برداری
exploitation
U
بهره برداری
marched
U
قدم برداری
survey
U
نقشه برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
gained
U
بهره برداری
rip-off
U
کلاه برداری
gain
U
بهره برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
surveys
U
نقشه برداری
marches
U
قدم برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
marching
U
قدم برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
surveyed
U
نقشه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
fraud
U
کلاه برداری
copied
U
کپی برداری
frauds
U
کلاه برداری
copied
U
نسخه برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
copies
U
نسخه برداری
gains
U
بهره برداری
copying
U
کپی برداری
copying
U
نسخه برداری
copy
U
کپی برداری
copy
U
نسخه برداری
copies
U
کپی برداری
march
U
قدم برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
vector display
U
نمایش برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
utilizations
U
بهره برداری ها
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
topectomy
U
تکه برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
usage
U
بهره برداری
using
U
بهره برداری
vector power
U
توان برداری
usages
U
بهره برداری ها
listing
U
سیاهه برداری
listings
U
سیاهه برداری
aerial survey
U
نقشه برداری هوایی
excavation
U
گود برداری حفره
defrauding
U
کلاه برداری کردن
defrauded
U
کلاه برداری کردن
defraud
U
کلاه برداری کردن
auger
U
مته نمونه برداری
biased sampling
U
نمونه برداری غیرتصادفی
bed load sampling
U
نمونه برداری از بار کف
base cover
U
عکس برداری اولیه
autopolling
U
خود نمونه برداری
snatching
U
وزنه برداری یکضرب
defrauds
U
کلاه برداری کردن
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
cross product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
gang
U
مشی گام برداری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com