Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
muliebrity
U
وفایف زنانه زنانگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transfer order
U
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
peignoir
U
قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
feminality
U
طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
femineity
U
زنانگی
feminineness
U
زنانگی
feminity
U
زنانگی
womanliness
U
زنانگی
womanhood
U
حس زنانگی
woman
U
زنانگی
femininity
U
زنانگی
feminize
U
زنانه کردن زنانه شدن
feminiene stereotype
U
الگوی قالبی زنانگی
androgyny
U
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
modiste
U
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
assignment of tasks
U
تعیین وفایف
wifehood
U
وفایف زوجیت
specified tasks
U
وفایف تصریحی
function keys
U
کلیدهایانجام وفایف
implied task
U
وفایف استنتاجی
physiology
U
علم وفایف الاعضاء
job description
U
شرح وفایف شغلی
assignment of tasks
U
واگذار کردن وفایف
toe the line
<idiom>
U
انجام وفایف شخصی
breaks
U
خای نپذیرفتن وفایف یک توافق
specified tasks
U
ماموریت تصریحی وفایف مصرحه
that is beyond my duty
U
این از وفایف من خارج است
functional
U
وابسته به وفایف اعضاء وفیفهای
positioned
U
قراردادن امورات مربوط به وفایف
position
U
قراردادن امورات مربوط به وفایف
break
U
خای نپذیرفتن وفایف یک توافق
deontology
U
وفیفه شناسی علم وفایف اخلاقی
physiologic
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
physiological
U
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
he is nehgent of his duties
U
در انجام وفایف خودسهل انگار است
entoptics
U
شناسایی وفایف اجزای درونی چشم
hermaprodite
U
کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
second fiddle
U
کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
admin
U
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
this duty precedes all others
U
این وفیفه مقدم بر همه وفایف دیگر است
condonation
U
اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
manning table
U
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
exquatur
U
اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند
wifely
U
زنانه
gynaecic
U
زنانه
femininely
U
زنانه
feminine
U
زنانه
womanly
U
زنانه
unmanly
U
زنانه
gynecic
U
زنانه
womanish
U
زنانه
smocks
U
روپوش زنانه
dress making
U
زنانه دوزی
dress goods
U
قماشهای زنانه
distaff side
U
طرف زنانه
cymar
U
زیرپیراهنی زنانه
couturiere
U
زنانه دوز
bandeau
U
نوارکلاه زنانه
camisole
U
زیرپوش زنانه
cestus
U
کمربند زنانه
cosmetology
U
ارایش زنانه
feminineness
U
حالت زنانه
unisex
U
زنانه - مردانه
womanlike
U
مثل زن زنانه
mantua maker
U
خیاط زنانه
tunc
U
بلوز زنانه
pelisse
U
خرقه زنانه
shirtwaist
U
بلوز زنانه
scanties
U
تنکه زنانه
mantua maker
U
زنانه دوز
petticoats
U
زیرپوش زنانه
womanliness
U
صفات زنانه
ladies' room
U
مستراح زنانه
handbags
U
کیف زنانه
sidesaddle
U
بازین زنانه
handbag
U
کیف زنانه
feminity
U
حالت زنانه
feminization
U
زنانه شدن
women's apartments
U
قسمت زنانه
sidesaddle
U
زین زنانه
scanties
U
شورت زنانه
side saddle
U
زین زنانه
smock
U
روپوش زنانه
pillion
U
زین زنانه
side-saddle
U
زین زنانه
seamstresses
U
خیاط زنانه
seamstress
U
خیاط زنانه
dressmakers
U
خیاط زنانه
dressmaker
U
خیاط زنانه
couture
U
خیاط زنانه
hen parties
U
مهمانی زنانه
mantle
U
شنل زنانه
mantles
U
شنل زنانه
hairdo
U
ارایشگر زنانه
head-dresses
U
روسری زنانه
couturier
U
خیاطخانه زنانه
headdress
U
روسری زنانه
headdresses
U
روسری زنانه
hairdos
U
ارایشگر زنانه
petticoat
U
زیرپوش زنانه
hen party
U
مهمانی زنانه
couturiers
U
خیاطخانه زنانه
kirtle
U
جامه بلند زنانه
paletot
U
بالاپوش گشادمردانه یا زنانه
old womanish or manly
U
پیر زنانه ترسو
postillion
U
نوعی کلاه زنانه
corsage
U
نیم تنه زنانه
powder rooms
U
مستراح یا توالت زنانه
mother hubbard
U
لباس گشاد زنانه
habits
U
لباس سواری زنانه
gowns
U
جامه بلند زنانه
powder room
U
مستراح یا توالت زنانه
juliet
U
کفش راحتی زنانه
mantilla
U
یک جور روسری زنانه
manteau
U
لباس روپوش زنانه
smocks
U
روپوش زنانه دوختن
gynecology
U
دانش امراض زنانه
corsages
U
نیم تنه زنانه
to make a curtsy
U
سلام زنانه کردن
smock
U
روپوش زنانه دوختن
surcoat
U
ژاکت زنانه قرن 61
sunbonnet
U
کلاه افتابی زنانه
bustier
U
پیراهن کوتاه زنانه
corset
U
شکم بند زنانه
simar
U
ردا یاشنل زنانه
corsets
U
شکم بند زنانه
robe
U
جامه بلند زنانه
robes
U
جامه بلند زنانه
postilion
U
نوعی کلاه زنانه
poplin
U
پارچه زنانه پوپلین
female
U
زنانه جانور ماده
gown
U
جامه بلند زنانه
pedal pushers
U
شلوار کوتاه زنانه
victorine
U
خز گردن بلند زنانه
eton crop
U
موی کوتاه زنانه
riding habit
U
جامه سواری زنانه
footstall
U
رکاب زین زنانه
habit
U
لباس سواری زنانه
gynaecologist
U
متخصص امراض زنانه
gynaecology
U
علم امراض زنانه
hen parties
U
مجلس رقص زنانه
barrette
U
نوعی سنجاق سر زنانه
hen party
U
مجلس رقص زنانه
capeline
U
نوعی کلاه زنانه
basque
U
دامن کوتاه زنانه
chatelain
U
کمربند زنجیری زنانه
wifely
U
دارای نگاه زنانه
gynarcologist
U
ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
gynaecological
U
وابسته بناخوشیهای زنانه
petticoats
U
زیر پیراهنی زنانه
jumpers
U
استین کوتاه زنانه
petticoat
U
زیر پیراهنی زنانه
riding habits
U
جامه سواری زنانه
jumper
U
استین کوتاه زنانه
lingerie
U
زیر پوش زنانه
coiffure
U
مردی که سلمانی زنانه باشد
picture hat
U
کلاه زنانه لبه پهن
voile
U
پارچه نازک لباسی زنانه
to put up
U
زنانه درست کردن جادادن
toque
U
کلاه زنانه کوچک و بی لبه
corsetiere
U
فروشنده شکم بند زنانه
milliners
U
زنی که کلاه زنانه میدوزد
coiffures
U
مردی که سلمانی زنانه باشد
mantelet
U
نوعی شنل زنانه کوتاه
feminize
U
دارای خصوصیات زنانه شدن
maxi
U
پیراهن زنانه دامن بلند
milliner
U
زنی که کلاه زنانه میدوزد
gynecologist
U
متخصص علم ناخوشیهای زنانه
midi
U
پیراهن زنانه با دامن متوسط
stocking
U
جوراب زنانه ساقه بلند
stockings
U
جوراب زنانه ساقه بلند
capuchin
U
جامه باشلق دار زنانه
automonitor
U
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
roster
U
سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
rosters
U
سیاهه نامه ها سیاهه وفایف
parenthood
U
مقام والدین وفایف والدین
restitution of conjugal rights
U
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
tricolette
U
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
stomacher
U
پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
collarette
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
collaret
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
bonnet
U
نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
bonnets
U
نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
chemise
U
لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
curvaceous
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
prim buffa
U
سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
pantie girdle
U
کرست بند جوراب دار زنانه
peplos
U
یکجور روسری زنانه دریونان باستان
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
curvacious
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
paris doll
U
مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
tiepin
U
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
gipsy bonnet
U
کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
placket
U
ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
to panel a dress
U
جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
surah
U
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
ruche
U
یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
gold digger
U
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
hen hussy
U
مردیکه زیادبکارهای زنانه وخانگی دخالت میکند
french heel
U
پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com