English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nuncupative will U وصیت شفاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
will U وصیت وصیت نامه
willed U وصیت وصیت نامه
wills U وصیت وصیت نامه
verbal U شفاهی
nuncupatory U شفاهی
viva voce U شفاهی
nuncupative U شفاهی
orals U شفاهی
vivas voce U شفاهی
by word of mouth U شفاهی
parol U شفاهی
oral U شفاهی
injunction U وصیت
bequest U وصیت
bequests U وصیت
testament U وصیت
testaments U وصیت
injunctions U وصیت
viva voting U رای شفاهی
viva voting U گزارش شفاهی
unwritten U غیرکتبی شفاهی
viva report U گزارش شفاهی
verbalization U بیان شفاهی
verbal agreement U موافقت شفاهی
unwritten U بطور شفاهی
vocabular U زبانی شفاهی
voice U شفاهی صوتی
vivas voce U امتحان شفاهی
parol arrest U جلب شفاهی
nonverbal U غیر شفاهی
interlocutory decree U حکم شفاهی
oral evidence U دلیل شفاهی
oral evidence U شهادت شفاهی
oral test U ازمون شفاهی
voicing U شفاهی صوتی
interpreter U مترجم شفاهی
simple contract U قرارداد شفاهی
interpreters U مترجم شفاهی
parol promise U قرارداد شفاهی
parol evidence U شهادت شفاهی
parol arrest U توقیف شفاهی
gentlemen's agreement U قرارداد شفاهی
voices U شفاهی صوتی
testate U وصیت کرده
testamentary U مطابق با وصیت
testamentary U وصیت شده
he died intestate U بی وصیت مرد
bequeath U وصیت کردن
make one's will U وصیت کردن
possessory will U وصیت تملیکی
contractual will U وصیت عهدی
make a will U وصیت کردن
making a will U وصیت کردن
testate U دارای وصیت
testator U وصیت کننده
willed U وصیت کردن
will U وصیت وصیتنامه
intestate U بدون وصیت
will U وصیت وصایا
will U وصیت کردن
to make one's will U وصیت کردن
universal legacy U وصیت مطلق
hand down <idiom> U وصیت کردن
intestate U متوفای بی وصیت
willed U وصیت وصیتنامه
wills U وصیت وصیتنامه
testament U وصیت نامه
testaments U وصیت نامه
bequeathing U وصیت کردن
bequeaths U وصیت کردن
willed U وصیت وصایا
wills U وصیت وصایا
wills U وصیت کردن
bequeathed U وصیت کردن
oral information U اطلاعات گفتاری [شفاهی]
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
reply U جواب شفاهی دفاعیه
word of mouth U صدای کلمه شفاهی
viva voce U شفاها امتحان شفاهی
replies U جواب شفاهی دفاعیه
replied U جواب شفاهی دفاعیه
replying U جواب شفاهی دفاعیه
intestacy U فوت پیش از وصیت
testaments U تدوین وصیت نامه
testament U تدوین وصیت نامه
wills U با وصیت واگذارکردن خواستن
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
intestate U فاقد وصیت نامه
law of succession U حقوق ارث و وصیت
administration of a will U اجرای وصیت نامه
to nuncupate a will U زبانی وصیت کردن
will U با وصیت واگذارکردن خواستن
willed U با وصیت واگذارکردن خواستن
intestacy U نداشتن وصیت نامه
intestate death U موت بدون وصیت
testamentary U وابسته به وصیت نامه
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
verbalised U بصورت شفاهی بیان کردن
cabbala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
verbalize U بصورت شفاهی بیان کردن
cabbalah U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
verbalized U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizes U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizing U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalises U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalising U بصورت شفاهی بیان کردن
testacy U تهیه وتدوین وصیت نامه
begueath U تملیک مال به وسیله وصیت
republication of will U اعاده اعتبار وصیت نامه
intestate U کسی که بدون وصیت می میرد
demise U انتقال دادن مال با وصیت
devise U تعبیه کردن وصیت نامه
devised U تعبیه کردن وصیت نامه
devises U تعبیه کردن وصیت نامه
d. will U پیش نویس یا وصیت نامه
testate U متوفایی که وصیت کرده باشد
devising U تعبیه کردن وصیت نامه
testate U وصیت کردن شهادت دادن
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
probate U رونوشت گواهی شده وصیت نامه
talk out U بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
devise U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devised U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devises U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
devising U به ارث گذاشتن مال غیرمنقول به وسیله وصیت کتبی
intestate U کسی که پیش از وصیت کردن فوت کرده است
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
intestable U وصیت کردن ناشایسته برای گواه بودن یاگواهی دادن
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
gavelkind U تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
nuncupative will U در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
restraint of marriage U شرط ضمن هبه یا وصیت که به طور مطلق ازدواج متهب یا موصی له را منع کنند
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
probate U گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
holograph U سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
holographs U سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
interpret U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interprets U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreted U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreting U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpret U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com