English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pyrometer U وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thermocouple U وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
burner U تولیدکننده حرارت در بالن
burners U تولیدکننده حرارت در بالن
radiosonde U بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
flameout U قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
temperature U درجه حرارت
temperatures U درجه حرارت
maximum temperature U درجه حرارت حداکثر
internal temperature U درجه حرارت داخلی
thermostats U نافم درجه حرارت
intermediate temperature U درجه حرارت میانی
Fahrenheit U درجه حرارت فارنهایت
temperatures U درجه حرارت دما
intermediate temperature U درجه حرارت متوسط
filament temperature U درجه حرارت فیلامان
operating temperature U درجه حرارت کار
temperature U درجه حرارت دما
ignition temperature U درجه حرارت احتراق
final temperature U درجه حرارت نهایی
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
tempering temperature U درجه حرارت بازپخت
thermostat U نافم درجه حرارت
low temperature U درجه حرارت پایین
ambient temperature U درجه حرارت محیطی
hyperpyrexia U درجه حرارت بالاتر از صد
hypothermal U وابسته به تقلیل درجه حرارت
psychrophilic U رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
magnetic transition temperature U درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
maximum safe temperature U درجه حرارت مجاز حداکثر
maximum surface temperature U درجه حرارت سطحی حداکثر
internal temperature rise U افزایش درجه حرارت داخلی
high temperature alloy U الیاژ درجه حرارت بالا
heat setting U ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
maximum permissible temperature rise U حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
humiture U اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
temperature gradient U تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
meters U وسیله سنجش
meter U وسیله سنجش
penetrameter U الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
cryogenic liquid U گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
limit gage U وسیله سنجش تلرانس
stenotherm U موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
gradient U درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradients U درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
kelvin U درجه حرارت کلوین که برابردرجه سانتیگراد بعلاوه عدد372 است
white heat U درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
rain gage U وسیله سنجش میزان بارندگی
ceilometer U وسیله سنجش ارتفاع ابر
cable rigging tension chart U جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
humid tropics U مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
measuring technique U متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
anneal U نرم کردن فلز به وسیله حرارت دادن و سرد کردن اهسته در کوره
denitometer U وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
exothermic U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
scalar U توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
ppi gauge U معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
balloons U بالن
ballooned U بالن
baleen U بالن
balloon U بالن
baloon بالن
flasks U بالن
flask U بالن
ballooning U بالن
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
ground jointed flask U بالن سرسنبادهای
absorption flask U بالن جذب
kjeldahl flask U بالن کلدال
hot air balloon U بالن ورزشی
hot-air balloons U بالن ورزشی
hot-air balloon U بالن ورزشی
whalers U صیاد بالن
round bottom flask U بالن ته گرد
whaler U صیاد بالن
claisen flask U بالن کلایزن
two necked flask U بالن دو دهانه
volumetric flask U بالن ژوژه
filter flask U بالن صافی
three necked flask U بالن سه دهانه
train oil U روغن بالن
erlenmeyer flask U بالن ارلن مایر
long necked flask U بالن گردن دراز
volumetric flask U بالن حجم سنجی
dirigible U کشتی هوایی بالن
short necked flask U بالن گردن کوتاه
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
acetylization flask U بالن استیل دار کردن
spinnaker U بادبان 3 گوشه بشکل بالن
porpoise U بالن یانهنگ دندان دار
whaleback U هر جسمی شبیه پشت بالن
porpoises U بالن یانهنگ دندان دار
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
finback U بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
kite U بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
kites U بادبان 3 گوشه بشکل بالن کایت
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
drag line U طنای اویزان از بالن هنگام فرود
blubber U چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbered U چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering U چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbers U چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
maneuvering vent U شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
pibal U دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
blast valve U سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
vent valve U دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
assessments U سنجش
measure U سنجش
evalution U سنجش
scalar U سنجش
appraisals U سنجش
measurement U سنجش
scaling U سنجش
ponderation U سنجش
ponderingly U با سنجش
measurment U سنجش
poneration U سنجش
evaluation U سنجش
evaluations U سنجش
appraisal U سنجش
measurements U سنجش
deliberations U سنجش
assessment U سنجش
g U سنجش
pondered U سنجش
deliberation U سنجش
degress of comparison U سنجش
ponders U سنجش
pondering U سنجش
assays U سنجش
ponder U سنجش
assay U سنجش
temperatures U حرارت
warmth U حرارت
fired U حرارت
hotness U حرارت
clammy U بی حرارت
fervidness U حرارت
fervidity U حرارت
fires U حرارت
ardour U حرارت
temperature U حرارت
fire U حرارت
pyogenic U حرارت زا
warmest U با حرارت
ardor U حرارت
warms U با حرارت
vehemence U حرارت
adust U با حرارت
mettlesome U با حرارت
enthrusiasm U حرارت
warmed U با حرارت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com