Total search result: 202 (26 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
prom U |
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM |
 |
 |
proms U |
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
burns U |
برنامه نویسی PROM با داده |
 |
 |
burn U |
برنامه نویسی PROM با داده |
 |
 |
blows U |
برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده |
 |
 |
blow U |
برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده |
 |
 |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
 |
 |
pascal U |
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود |
 |
 |
c U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
 |
 |
pl/m U |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
 |
 |
object oriented U |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |
 |
 |
apl U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی |
 |
 |
automatic programming U |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
 |
 |
jump instruction U |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
 |
 |
procedural U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند |
 |
 |
zero U |
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی |
 |
 |
zeroes U |
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی |
 |
 |
zeros U |
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی |
 |
 |
compile U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiled U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiles U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiling U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
literacy U |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
 |
 |
procedure U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند |
 |
 |
modula U |
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند |
 |
 |
structured programming U |
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته |
 |
 |
communication U |
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود |
 |
 |
apt U |
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود |
 |
 |
c U |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
 |
 |
forth U |
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای |
 |
 |
programming U |
نوشتن داده در وسیله PROM |
 |
 |
planit U |
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای |
 |
 |
vdl U |
زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی |
 |
 |
solid-state U |
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند |
 |
 |
authoring U |
زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی |
 |
 |
texts U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
text U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
strudl U |
زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود |
 |
 |
hypertalk U |
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card |
 |
 |
burner U |
وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند |
 |
 |
burners U |
وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند |
 |
 |
chip U |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
 |
 |
chips U |
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود |
 |
 |
pl/m U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها |
 |
 |
cobol U |
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری |
 |
 |
language U |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
 |
 |
languages U |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
 |
 |
directives U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
pl/i U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است |
 |
 |
backus naur form U |
قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود |
 |
 |
directive U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
modular programming U |
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی |
 |
 |
setl U |
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است |
 |
 |
gpss U |
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود |
 |
 |
algol U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود |
 |
 |
instructions U |
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد |
 |
 |
instruction U |
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد |
 |
 |
source U |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
 |
 |
Eudora U |
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت |
 |
 |
object oriented U |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
 |
 |
cards U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
card U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
logo U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند |
 |
 |
simscript U |
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است |
 |
 |
algol U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی |
 |
 |
sql U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
devices U |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
 |
 |
device U |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
 |
 |
macro U |
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود |
 |
 |
languages U |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
 |
 |
mumps U |
یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming |
 |
 |
language U |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
 |
 |
generate U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
test U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
 |
 |
tests U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
 |
 |
generating U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
tested U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
 |
 |
generated U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
generates U |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
 |
 |
prolog U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند |
 |
 |
fet U |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
 |
 |
generation U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
 |
 |
generations U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
 |
 |
artspeak U |
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است |
 |
 |
naive user U |
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد |
 |
 |
DirectSound U |
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی |
 |
 |
lisp U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisps U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisping U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisped U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
report program generator U |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
 |
 |
soak U |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
 |
 |
soaks U |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
 |
 |
author language U |
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف |
 |
 |
musicom U |
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد |
 |
 |
ebam U |
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory |
 |
 |
goto U |
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |
 |
 |
stopping U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
stop U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
synthetic address U |
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |
 |
 |
stops U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
stopped U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
transfer U |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
 |
 |
transferring U |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
 |
 |
transfers U |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
 |
 |
macro U |
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد |
 |
 |
threads U |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
 |
 |
syntactic error U |
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است |
 |
 |
thread U |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
 |
 |
calloc U |
در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه |
 |
 |
macroinstruction U |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
 |
 |
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
languages U |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
 |
 |
language U |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
 |
 |
intelligence U |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
 |
 |
visually U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
visuals U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
visual U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
automatic coding U |
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار |
 |
 |
game U |
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود |
 |
 |
keyword U |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
 |
 |
loops U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
 |
 |
loop U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
 |
 |
looped U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
 |
 |
fast U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasts U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasted U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fastest U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
adapter U |
وسیله الکترونیکی |
 |
 |
graphics U |
وسیله الکترونیکی |
 |
 |
development support library U |
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند |
 |
 |
paperless U |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
 |
 |
do nothing instruction U |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
 |
 |
Windows API U |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
 |
 |
fails U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
failed U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
fail U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
test U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
 |
 |
tested U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
 |
 |
tests U |
عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند |
 |
 |
interfaces U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
interface U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
ego loss programming U |
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد |
 |
 |
electronic U |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و... |
 |
 |
new U |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
 |
 |
charges U |
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |
 |
 |
newest U |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
 |
 |
new- U |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
 |
 |
shoran U |
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه |
 |
 |
newer U |
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |
 |
 |
charge U |
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |
 |
 |
closest U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
 |
 |
closes U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
 |
 |
closer U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
 |
 |
close U |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
 |
 |
electronically programmable U |
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی |
 |
 |
communication U |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
 |
 |
images U |
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها. |
 |
 |
image |
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.] |
 |
 |
transistors U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
 |
 |
analyzer U |
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد |
 |
 |
transistor U |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
 |
 |
endorsement in blank U |
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها |
 |
 |
programming U |
برنامه نویسی |
 |
 |
coding U |
برنامه نویسی |
 |
 |
connectivity U |
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات |
 |
 |
devices U |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
 |
 |
device U |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
 |
 |
acceptance credit U |
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی |
 |
 |
chief programmer U |
سازمان برنامه نویسی |
 |
 |
coding form U |
فرم برنامه نویسی |
 |
 |
conventional programming U |
برنامه نویسی قراردادی |
 |
 |
script assistant |
معاون برنامه نویسی |
 |
 |
macroprogramming U |
درشت برنامه نویسی |
 |
 |
system programming U |
برنامه نویسی سیستم |
 |
 |
automatic programming U |
برنامه نویسی اتوماتیک |
 |
 |
defensive programming U |
برنامه نویسی تدافعی |
 |
 |
optimum programming U |
برنامه نویسی بهینه |
 |
 |
optimm programming U |
برنامه نویسی بهینه |
 |
 |
programming U |
برنامه نویسی کامپیوتر |
 |
 |
coding form U |
ورقه برنامه نویسی |
 |
 |
relative coding U |
برنامه نویسی نسبی |
 |
 |
symbolic coding U |
برنامه نویسی نمادی |
 |
 |
reprogramming U |
برنامه نویسی مجدد |
 |
 |
symbolic programing U |
برنامه نویسی نمادی |
 |
 |
modular programming U |
برنامه نویسی پیمانهای |
 |
 |
computer programming U |
برنامه نویسی کامپیوتری |
 |
 |
symbolic programming U |
برنامه نویسی سمبلیک |
 |
 |
concurrent programming U |
برنامه نویسی همزمان |
 |
 |
functional programming U |
برنامه نویسی تابعی |
 |
 |
mathematical programming U |
برنامه نویسی ریاضی |
 |
 |
modular coding U |
برنامه نویسی پیمانهای |
 |
 |
optimum coding U |
برنامه نویسی بهینه |
 |
 |
numeric coding U |
برنامه نویسی عددی |
 |
 |
linear programming U |
برنامه نویسی خطی |
 |
 |
one for one U |
زبان برنامه نویسی |
 |