English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
differentiator U وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differentiating cicuit U مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
output U برون گذاشت برونگذار
outputs U برون گذاشت برونگذار
inputted U درون گذاشت
input U درون گذاشت
feeds U درون گذاشت
feed U درون گذاشت
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
overlays U جای گذاشت
She just left ( went ) . off she went . U گذاشت ورفت
overlaying U جای گذاشت
negligence U فرو گذاشت
overlay U جای گذاشت
The fellow just took off. U طرف گذاشت دررفت
he put orlaid the blame me U تقصیر را به گردن من گذاشت
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
drew U دریافت کرد ناتمام گذاشت
incommunicably U چنانکه نتوان بادیگران در میان گذاشت
He left a large fortuue. U ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
The professor stepped into the classroom. U استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
Mother left me 500 tomans . U مادرم برایم 500 تومان گذاشت
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
extensiontable U میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
He left a great name behid him . U نام خوبی از خود بجای گذاشت ( پس از مرگ )
hand U وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
handing U وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
identity of indiscernibles U یکی بودن چیزهایی که نتوان بین شان فرق گذاشت
rough handling of a thing U گذاشت وبرداشت چیزی به تندی چنانکه خراب شودیا اززیبائی ولطافت بیفتد
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions U این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
codec U وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
coder U وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
transmitters U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
transmitter U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
card U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards U وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
signalled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal U پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
propor tionably U بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
synchronizer U وسیلهای که با دریافت سیگنال از وسیله دیگر کاری را انجام دهد
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
scans U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
parametric U وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
externals U وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external U وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
dip U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
convertor U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
converter U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analog U وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
playback head U وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند
installable device driver U درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
papered U وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papering U وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper U وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papers U وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM U استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD U سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noises U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
coincidence circuit U یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex U چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
asynchronous U ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
eurhythmic U متناسب
proportionate U متناسب
symmetric U متناسب
proportional U متناسب
applicative U متناسب
in proportion U متناسب
pro rata U متناسب
proprotionable U متناسب
commensurate U متناسب
proportionable U متناسب
coordinate U متناسب کردن
comproportionation U ترکیب متناسب
harmonised U متناسب بودن
proportionment U متناسب سازی
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
harmonizes U متناسب بودن
coordinative U متناسب سازنده
harmonized U متناسب بودن
harmonize U متناسب بودن
harmonising U متناسب بودن
harmonizing U متناسب بودن
unapt U غیر متناسب
harmonises U متناسب بودن
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> U متناسب با استاندارد طبیعی
harmonic division U طبقه بندی متناسب
well proportioned U با تناسب متناسب موزون
coapt U باهم متناسب شدن
commensurateness U متناسب کردن تناسب
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
coordinate U متناسب یا هماهنگ کردن
proportionate U فراخور متناسب کردن
proportional pie graph U نمودار گرد متناسب
proportionably U بطور متناسب یا با قرینه
mismatch U متناسب نبودن ناجور بودن
tubbable U متناسب برای لوله یا تغاریابشکه
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
parasyntetic U مشتق
paronymous U مشتق
paronym U مشتق
anti derivative U ضد مشتق
derivatives U مشتق
offshoots U مشتق
offshoot U مشتق
derivative U مشتق
formant U مشتق
amplidyne U ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
differentiation U مشتق گیری
differential equations U معادلات مشتق
autologous U مشتق از خود
derived field U فیلد مشتق
derivation U مشتق گیری
differentiator U مشتق گیر
calcic U مشتق ازاهک
parasyntetic U مشتق و مرکب
parial derivative U مشتق جزئی
differentiating U مشتق گرفتن
spiritous U مشتق ازالکل
deriving U مشتق شده از
derive U مشتق شده از
to d. itself U مشتق شدن
derives U مشتق کردن
denominators U مشتق کننده
derivations U مشتق گیری
deriving U مشتق کردن
differentiates U مشتق گرفتن
branch U مشتق شدن
diphyletic U مشتق از دو نیا
branches U مشتق شدن
derives U مشتق شده از
silicic U مشتق از سیلیس
formative U کلمه مشتق
differentiate U مشتق گرفتن
second derivative U مشتق دوم
denominator U مشتق کننده
derive U مشتق کردن
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
partial derivative U مشتق پاره ای [ریاضی]
derived demand U تقاضای مشتق شده
deverbative U مشتق شده از فعل
patronymic U مشتق از نام پدر
Y' U مشتق ایگرگ [ریاضی]
romanesque U مشتق از زبان لاتین
second derivative U مشتق مرتبه دوم
adscititious U مشتق از عامل خارجی
analysis U مشتق وتابع اولیه
Y prime U مشتق ایگرگ [ریاضی]
partial derivative U مشتق جزیی [ریاضی]
matronymic U اسم مشتق ازطرف مادر
deverbative U بصورت مشتق استعمال شده
derives U نتیجه گرفتن مشتق شدن
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
deriving U نتیجه گرفتن مشتق شدن
differentiable function U تابع مشتق پذیر [ریاضی]
derive U نتیجه گرفتن مشتق شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com