English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
high summer U وسط تابستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
summer ide U فصل تابستان
summer time U فصل تابستان
midsummer U نیمه تابستان
midsummer U چله تابستان
summer U تابستان
summer U چراندن تابستان را بسر بردن
summers U تابستان
summers U چراندن تابستان را بسر بردن
summery U تابستان
summery U شبیه تابستان تابستانی
aestivate U تابستان را گذراندن
aestivate U رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن
aestivation U تابستان گذرانی
canicule U چله تابستان
dog days U چله تابستان دوران رکود و عدم فعالیت
estivation U تابستان خوابی
estivation U تابستان گذرانی
full summer U عین تابستان
full summer U چله تابستان
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
sike U نهری که در تابستان خشک شود
summer is in U تابستان رسید
summertime U هنگام تابستان
summertime U تابستان
With the onset of summer. U .با آمدن (فرارسیدن )تابستان
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer . U امسال تابستان می رویم کنار دریا
They must hunger in frost, that will not work in heat. <proverb> U آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
Tourists have stayed away in droves this summer. U این تابستان دسته های زیادی از گردشگران نیامدند.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com