Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gadgetry
U
وسایل کوچک مکانیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
ganged
U
وسایل که به صورت مکانیکی متصل شده اند و با یک عمل انجام می شوند
micro-
U
نوار صوتی با قالب کوچک که در وسایل جیبی به کار می رود
mechanicalism
U
عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
U
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
mechnical
U
مکانیکی
gadgets
U
مکانیکی
mechanical
U
مکانیکی
gadget
U
مکانیکی
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
forklift track
U
بیل مکانیکی
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
mechanical translation
U
ترجمه مکانیکی
mechanical drawing
U
ترسیم مکانیکی
mechanisms
U
اجزاء مکانیکی
mechanism
U
اجزاء مکانیکی
mechanical de icing
U
یخ زدایی مکانیکی
dashpot
U
خفه کن مکانیکی
mechanical advantage
U
مزیت مکانیکی
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
grab bucket
U
بیل مکانیکی
grab crane
U
بیل مکانیکی
mechanical energy
U
انرژی مکانیکی
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
mechanical stabilization
U
استوارسازی مکانیکی
dynamic viscosity
U
گرانروی مکانیکی
ultrasonic
U
نوسانات مکانیکی
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
mechanician
U
هنرور مکانیکی
robot
U
ادم مکانیکی
mechanicalness
U
خاصیت مکانیکی
robots
U
ادم مکانیکی
mechanical stimulation
U
تحریک مکانیکی
power shovel
U
بیل مکانیکی
mechanical stabilization
U
تثبیت مکانیکی
mechanical resolution
U
تراکم مکانیکی
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
contact mine
U
مین مکانیکی
grab excavator
U
بیل مکانیکی
mechanic
U
هنرور مکانیکی
actuator
U
عملگر مکانیکی
shovelled
U
بیل مکانیکی
mechanically
U
بطور مکانیکی
shoveled
U
بیل مکانیکی
shovelling
U
بیل مکانیکی
shovels
U
بیل مکانیکی
bucket
U
بیل مکانیکی
automaton
U
ادم مکانیکی
shoveling
U
بیل مکانیکی
buckets
U
بیل مکانیکی
automatons
U
ادم مکانیکی
crane shovel
U
بیل مکانیکی
contact sweeping
U
روبیدن مکانیکی
absolute viscosity
U
گرانروی مکانیکی
shovel
U
بیل مکانیکی
power rammer
U
زمین کوب مکانیکی
grab bucket crane
U
جرثقیل با بیل مکانیکی
motors
U
منبع نیروی مکانیکی
fan blower
U
بادزن مکانیکی یاماشینی
mechanical analysis
U
تجزیه مکانیکی خاک
motor-
U
منبع نیروی مکانیکی
mechanical data processing
U
پردازش داده مکانیکی
motored
U
منبع نیروی مکانیکی
elision
U
باقوه مکانیکی شکستن
mechanism
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanisms
U
عوامل مکانیکی مکانیزم
motor
U
منبع نیروی مکانیکی
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
fractional sampling
U
نمونه گیری مکانیکی
booms
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
mechanical move
U
حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
boomed
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
booming
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boom
U
بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
shovelful
U
حجم و اندازه بیل مکانیکی
static equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
electronic
U
یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
mechanical equilibrium
U
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
ascender
U
وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
thermodynamics
U
مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
docking
U
ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
mechanical powers
U
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
powering
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
lever watch
U
سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
workbench
U
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
powers
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
rocker shovel
U
بیل مکانیکی مناسب تونی کنی
powered
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
mechanical sweep
U
مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
workbenches
U
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
electromotion
U
جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
inductive coupling
U
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
break down
U
توقف انجام کار به علت خطای مکانیکی
coupler
U
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
thermal shock
U
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
android
U
نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
stepped motor
U
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
selector
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
burster
U
یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
selectors
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
actuator
U
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
retraction lock
U
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
cabs
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
cab
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
switches
U
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
switched
U
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch
U
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
peripheral
U
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
CD
U
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CDs
U
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
flutters
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
ultrasonic inspection
U
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
clapper
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clappers
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
small-scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
analytical engine
U
ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
lifter
U
وسیله مکانیکی که نور مغناطیسی را از نوک هنگام برگشت نور جدا میکند
gas fitter
U
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
dat
U
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
arm
U
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
facilities
U
وسایل
plants
U
وسایل
means
U
وسایل
plant
U
وسایل
furniture
U
وسایل
accouterment
U
وسایل
media
U
وسایل
assets
U
وسایل
carriages
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
conservation
[darn]
U
مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
access mechanism
U
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
sundry items
U
وسایل متفرقه
layouts
U
ترتیب وسایل
mnemonics
U
وسایل یادیار
layout
U
ترتیب وسایل
tentage
U
وسایل چادرزنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com