English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bedding U وسایل خواب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy U حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
hypnoid U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
hypnagogic U خواب اور خواب کننده
morpheus U الهه خواب خواب پرور
somnific U خواب اور خواب الود
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
hypnogogic U خواب اور خواب کننده
dreamiest U خواب مانند خواب الود
dreamy U خواب مانند خواب الود
dreamier U خواب مانند خواب الود
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
He is fast asleep. U خواب خواب است
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
bedfellow U هم خواب
sleepless U بی خواب
post dormitum U پس خواب
shut-eye U خواب
noctambulism U خواب
noctambulation U خواب
bedfellows U هم خواب
isocline U هم خواب
floor gully U کف خواب
naps U خواب
napping U خواب
watchfulness U بی خواب
nap U خواب
napped U خواب
sleep U خواب
asleep U خواب
dreams U خواب
dreaming U خواب
sleeping U خواب
dreamed U خواب
sleeps U خواب
dream U خواب
narcosis U خواب شیمیایی
lights out U ساعت خواب
maya U خواب و خیال
mesmerism U خواب مغناطیسی
dreamt U خواب دیدن
noctambulant U در خواب راه رو
slumbered U خواب سبک
narcitic U خواب اور
night suit U جامه خواب
night robe U لباس خواب
night gown U خواب جامه
slumber U خواب سبک
narcolepsy U حمله خواب
siestas U خواب نیمروز
night clothes U جامه خواب
slumbering U خواب سبک
bedtime U وقت خواب
sleepy U خواب الود
predormitum U پیش خواب
oversleeps U خواب ماندن
profound sleep U خواب سنگین
overslept U خواب ماندن
bedtimes U وقت خواب
pile U خواب پارچه
piled U خواب پارچه
opiate U خواب اور
opiates U خواب اور
oversleeping U خواب ماندن
hypnotic U تولیدکننده خواب
hypnotic U خواب اور
soporific U خواب اور
oneirocritic U خواب تعبیر کن
soporific U خواب الود
oversleep U خواب ماندن
pajama U لباس خواب
paradoxical sleep U خواب تناقضی
somnolent U خواب الود
parasomnia U نابهنجاری خواب
silent hours U ساعات خواب
slumbers U خواب سبک
coved cornice U قرنیز کف خواب
he is a U او خواب است
hypersomnia U خواب زدگی
drowsy U خواب الود
drowsiest U خواب الود
drowsier U خواب الود
dozy U خواب الود
hypnic U خواب اور
hypnogenesis U ایجاد خواب
hypnogenic U خواب انگیز
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
get off to sleep U خواب رفتن
mummy bag U کیسه خواب
footsack U کیسه خواب
cataplexy U خواب حیوانی
dogsleep U خواب سبک
bed room U اطاق خواب
dream reader U خواب تعبیرکن
dreamful U خواب مانند
drowsihead U خواب الودگی
drowsihead U سنگینی خواب
bed clothes U جامه خواب
antihypnotic U خواب شکن
an interpreter of dreams U خواب تعبیر کن
doziest U خواب الود
dozier U خواب الود
hypnoid U خواب گونه
hypnopompic U بی خواب کننده
hypnosis U خواب هیپنوتیزم
fluffs U خواب پارچه
fluffing U خواب پارچه
hypnopompic U خواب زدا
fluffed U خواب پارچه
hypnopompic U خواب و بیدار
fluff U خواب پارچه
hypnopompic hallucination U توهم پس خواب
hypnos or nus U رب النوع خواب
hypnagogic U خواب اور
hypnosis U خواب در اثرتلقین
hypnophobia U خواب هراسی
plushy U خواب دار
plushiest U خواب دار
plushier U خواب دار
siesta U خواب نیمروز
hypnoidal U خواب گونه
hypnolepsy U حمله خواب
hypnologist U خواب شناس
hypnology U خواب شناسی
hypnosis U خواب مصنوعی
interpretation of a dream U تعبیر خواب
steeped in slumber U مست خواب
nightlight U چراغ خواب
nightlights U چراغ خواب
nightshirt U پیراهن خواب
nightshirts U پیراهن خواب
dreamed U خواب دیدن
wool-gathering U خواب و خیال
Womens dreams go by contraries. U خواب زن چپ است
watchful U بی خواب دقیق
beauty sleep U خواب اضافی
the new of dreams U عالم خواب
to lull to sleep U خواب کردن
to oversleep oneself U خواب ماندن
to put to bed U خواب کردن
to rock to sleep U خواب کردن
to sleep fast U خواب خوش
naps U خواب نیمروز
napping U خواب نیمروز
napped U خواب نیمروز
nap U خواب نیمروز
uprise U از خواب برخاستن
to doze off U به خواب رفتن
to fall asleep U به خواب رفتن
sleeping room U اطاق خواب
bedrooms U اطاق خواب
bedroom U اطاق خواب
sleeping pills U قرص خواب
sleeping pill U قرص خواب
sleeping sickness U مرض خواب
nightclothes U لباس خواب
nightdresses U لباس خواب
nightdress U لباس خواب
dressing gowns U لباس خواب
drowsiness U خواب الودگی
dream U خواب دیدن
dorter U اتاق خواب
dortour U اتاق خواب
dreams U خواب دیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com