Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Exercize is good for the health.
U
ورزش برای سلامتی خوب است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
health impairing
U
مضر برای سلامتی
to stretch one's legs
U
برای ورزش راه رفتن
xystus
U
ایوان سرپوشیده برای ورزش
run-up
[start-up]
U
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
cartwheel
[gymnastics exercise]
U
چرخ فلک
[ورزش ژیمناستیک]
[ورزش]
Cheerio!
U
به سلامتی!
peace
U
سلامتی
recovery
U
سلامتی
CHEERS
U
به سلامتی
recoveries
U
سلامتی
Cheers!
[British E]
U
به سلامتی!
clean bill of health
<idiom>
U
گواهی سلامتی
health centre
U
مرکز سلامتی
back on one's feet
<idiom>
U
به بهترین سلامتی رسیدن
to propose a person
U
سلامتی کسیرا گفتن
wellbeing
U
سلامتی و خوشی خوشبختی
She always ignores her health.
U
هیچوقت بفکر سلامتی اش نیست
Watch your health!
U
مواظب سلامتی خودت باش!
valetudinarianism
U
احساس ضعف و سستی وسواس سلامتی
lucidity
U
اشکاری دوره سلامتی وهوشیاری روشن بینی
valetudinary
U
کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
valetudinarian
U
کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.
U
در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
p.exercise
U
ورزش
flannels
U
ورزش
flannel
U
ورزش
callisthenics
U
ورزش
exercize
U
ورزش
exercised
U
ورزش
physical exercise
U
ورزش
exercise
U
ورزش
sport
U
ورزش
gymnastics
U
ورزش
goal
U
گل
[ورزش]
gymnastical
U
ورزش
exercises
U
ورزش
pastime
U
ورزش
sports
U
ورزش
pastimes
U
ورزش
sported
U
ورزش
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
sportswear
U
لباس ورزش
coaches
U
مربی ورزش
amateurism
U
ورزش اماتوری
athleticism
U
ورزش گرایی
workouts
U
ورزش روزانه
workouts
U
ورزش شدید
workout
U
ورزش روزانه
workout
U
ورزش شدید
sweatshirts
U
پیراهن ورزش
sweatshirt
U
پیراهن ورزش
physical therapy
U
ورزش درمانی
train
U
ورزش کردن
professionalism
U
ورزش حرفهای
gymnastics
U
ورزش ژیمناستیک
ringside
U
در کنارصحنه ورزش
coached
U
مربی ورزش
coach
U
مربی ورزش
goal scorer
U
گلزن
[ورزش]
practice
U
ورزش تمرین
trains
U
ورزش کردن
trained
U
ورزش کردن
pull over
U
پیراهن کش ورزش
practicing
U
ورزش تمرین
callisthenics
U
ورزش سبک
ring
U
صحنه ورزش
playsuit
U
لباس ورزش
to miss the goal
U
گل نکردن
[ورزش]
fine drawn
U
نتیجه ورزش
sweat pants
U
شلوار ورزش
practising
U
ورزش تمرین
gymnastically
U
ازراه ورزش
ploys
U
امر ورزش
practises
U
ورزش تمرین
ploy
U
امر ورزش
gymnastically
U
ازلحاظ ورزش
practise
U
ورزش تمرین
canoeing
U
ورزش با کانو
to miss the goal
U
به گل نزدن
[ورزش]
exerciser
U
اسباب ورزش
skiing
U
ورزش اسکی
athletics
U
علم ورزش
angling
U
ورزش ماهیگیری
fishing
U
ورزش ماهیگیری
athletes
U
قهرمان ورزش
athlete
U
قهرمان ورزش
head spring
U
ورزش واکروبات با سر
training
U
ورزش کاراموزی
sport palace
U
کاخ ورزش
stadia
U
میدان ورزش مرحله
stadium
U
میدان ورزش مرحله
exercised
U
ورزش تمرین کردن
game
U
هرنوع ورزش بامقررات
exercises
U
ورزش تمرین کردن
body-building
U
ورزش زیبایی اندام
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
body building
U
ورزش زیبایی اندام
To score points.
U
امتیاز آوردن ( ورزش )
American football
U
فوتبال آمریکایی
[ورزش]
ball game
U
ورزش یا بازی با توپ
ball games
U
ورزش یا بازی با توپ
sportsmanship
U
ورزش دوستی مردانگی
exercise
U
ورزش تمرین کردن
open exercise
U
ورزش در هوای ازاد
danger sticks
U
نانچیکوهات
[ورزش]
[کونگ فو]
nunchuks
U
نانچیکوهات
[ورزش]
[کونگ فو]
final whistle
U
سوت پایان
[ورزش]
nunchaku
U
نانچیکوهات
[ورزش]
[کونگ فو]
international match
U
مسابقه بین المللی
[ورزش]
out of bounds
U
بیرون از زمین بازی
[ورزش]
He is an excellent player.
U
عالی بازی می کند ( ورزش )
starting whistle
U
سوت آغاز بازی
[ورزش]
fanned
U
پنکه تماشاچی ورزش دوست
colosseum
U
امفی تئاتر میدان ورزش
sportfishing
U
ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
defense
[American E]
U
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
defence
[British E]
U
دفاع
[قانون]
[ورزش]
[ارتش]
fan
U
پنکه تماشاچی ورزش دوست
to substitute out
[players]
U
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
to make a substitution
U
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
to ease to a victory
U
به سادگی برنده شدن
[ورزش]
to do
[turn]
a cartwheel
U
چرخ فلک زدن
[در ورزش]
sportsman
U
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
fanning
U
پنکه تماشاچی ورزش دوست
fans
U
پنکه تماشاچی ورزش دوست
to exercise is use ful
U
ورزش کردن سودمند است
Mountaineering . Mountain - climbing .
U
کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
set a record
U
رکورد بر جای گذاشتن
[ورزش]
fan
U
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
sportsmen
U
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
marksman
U
تیرانداز ماهر
[ارتش و ورزش]
i now know the v of exercise
U
اکنون قدر ورزش را میفهمم
marksman
U
نشانه گیر
[ارتش و ورزش]
field event
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field events
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
dumb bell
U
میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
to defend aggressively
U
در حالت تدافع بازی کردن
[ورزش]
to stonewall
U
در حالت تدافع بازی کردن
[ورزش]
tubing
U
ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
to be out of action
[because of injury]
U
غیر فعال شدن
[بخاطر آسیب]
[ورزش]
bloomers
U
شلوارزنانه گشادکه زنهای ورزش کننده می پوشند
movement off-the-ball
U
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
blazer
U
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
sported
U
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sport
U
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
Regular training strengthens the heart and lungs.
U
ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.
blazers
U
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
sports
U
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
agoines
U
مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
booked
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
Training makes the memory absorb more.
U
آموزش
[ورزش حافظه]
باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
FDDI
U
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratched
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
scratches
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
grammar
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammars
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratching
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com