English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
monism U اعتقاد وحدت خدا
ecumenism U وحدت گرایی کلیسایی
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
pantheism U ایین وحدت وجود
pantheism U همه خدایی وحدت وجود
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
hydrotropism U اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
unification U وحدت
unity U وحدت
unifier U موجد وحدت
unions U وحدت اتصال
unity of effort U وحدت تلاش
union U وحدت اتصال
unity U وحدت شرکت
monism U ایین وحدت
oneness U برابری وحدت
monist U وحدت گرا
cabinet soildarity U وحدت کابینه
coessentiality U هم جوهری وحدت ماهیت
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
tenancy in common U حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
misbeliever U بی اعتقاد
credence U اعتقاد
believing U با اعتقاد
confidences U اعتقاد
confidence U اعتقاد
faiths U اعتقاد
faith U اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
belief U اعتقاد
credit U اعتقاد کردن
ism U اعتقاد رویه
crediting U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
misbelief U اعتقاد خطا
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
credibly U از روی اعتقاد
determinism U اعتقاد به جبر
fetishism U اعتقاد به طلسم
trusted U اعتقاد اعتبار
misbelieve U بی اعتقاد شدن
anomie U اعتقاد به بی نظمی
anomy U اعتقاد به بی نظمی
theism U اعتقاد بخدا
trust U اعتقاد اعتبار
trusts U اعتقاد اعتبار
demonism U اعتقاد بدیو
hylicism U اعتقاد به مادیات
creationism U اعتقاد به افرینش
fairyism U اعتقاد به جن و پری
evolutionism U اعتقاد به تکامل
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
conviction U اعتقاد راسخ
relativism U اعتقاد به نسبیت
convictions U اعتقاد راسخ
credited U اعتقاد کردن
to put [place] credence in something U به چیزی اعتقاد کردن
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
to give credence to something U به چیزی اعتقاد کردن
misbelieve U اعتقاد خطا پیداکردن
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
unbelievers U بی اعتقاد دیر باور
unbeliever U بی اعتقاد دیر باور
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
vampirism U اعتقاد بوجود vampire
unbelievin U بی اعتقاد دیر باور
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
salvationism U اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
immaterialism U عدم اعتقاد به ماده تجرد
triune U اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
idealistically U از روی اعتقاد به تصور وخیال
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
hylotheism U اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
born-again U دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
sabbatarianism U اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
activism U اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
leftism U چپ گرایی
skepticism U شک گرایی
sensualism U حس گرایی
ambivalence U دو سو گرایی
hydrotropic U اب گرایی
arianism U اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
absolutism U حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
tyrannicide U اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
pan cosmism U اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
synthetism U تالیف گرایی
galvanotropism U برق گرایی
galvanotaxis U برق گرایی
electrotaxis U برق گرایی
eidesis U تخیل گرایی
revanchism U کین گرایی
denominationalism U فرقه گرایی
ambiversion U میان گرایی
rightism U راست گرایی
empircism U تجربه گرایی
relativism U نسبیت گرایی
evolutionism U تکامل گرایی
erotism U شهوت گرایی
adience U محرک گرایی
positive tropism U محرک گرایی
monarchical U شاه گرایی
syndicalism U اتحادیه گرایی
environmentalism U پرمون گرایی
aestheticism U زیبایی گرایی
subjectivism U ذهنی گرایی
subjectivism U ذهن گرایی
irredentism U الحاق گرایی
spiritism U روح گرایی
centration U میان گرایی
chromatotropism U رنگ گرایی
stereotapis U جمد گرایی
collectivism U جمع گرایی
constructivism U سازندگی گرایی
corporativism U شرکت گرایی
sophism U سفسطه گرایی
darwinism U داروین گرایی
atomism U ذره گرایی
separatism U جدا گرایی
semitism U سامی گرایی
self determinism U نفس گرایی
associationism U تداعی گرایی
somatotonia U فعالیت گرایی
sectionalism U استان گرایی
atavism U نیاکان گرایی
athleticism U ورزش گرایی
subjectivism U درون گرایی
mentalism U ذهن گرایی
introversion U درون گرایی
intellectualism U عقل گرایی
instrumentalism U وسیله گرایی
institutionalism U بنیاد گرایی
inflationism U تورم گرایی
universalism U عام گرایی
solipsism U نفس گرایی
necrophilia U مرده گرایی
cynism [rare] [cynicism] U کلبی گرایی
negativism U منفی گرایی
unitarianism U توحید گرایی
nominalism U اسم گرایی
nationallism U ملت گرایی
intuitionalism U شهود گرایی
intuitionism U شهود گرایی
mendelism U مندل گرایی
masculinism U نرینه گرایی
magnotropism U مغناطیس گرایی
machiavellianism U ماکیاول گرایی
verbalism U لفظ گرایی
verism U حقیقت گرایی
monopolism U انحصار گرایی
utilitarianism U سودمند گرایی
viscerotonia U لذت گرایی
vitalism U حیات گرایی
moralization U اخلاق گرایی
islamism U اسلام گرایی
utopianism U ارمان گرایی
objectivism U برون گرایی
germanism U المان گرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com