English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outs U وجوه پرداختی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
pays U پرداختی
paying U پرداختی
pay U پرداختی
pay by instalments U اقساط پرداختی
social security contributions U پرداختی بابت تامین اجتماعی
account U صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
funds U وجوه
fund U وجوه
funded U وجوه
depreciation allowances U وجوه استهلاکی
emergency fund U وجوه اضطراری
coffer U خزانه وجوه
pension funds U وجوه بازنشستگی
provident fund U وجوه احتیاطی
relief fund U وجوه اعانه
reserve fund U وجوه ذخیره
sinkin fund U وجوه استهلاکی
wage funds U وجوه دستمزد
contingency fund U وجوه احتیاطی
trust funds U وجوه امانی
trust fund U وجوه سپرده
cash flow U گردش وجوه
coffers U خزانه وجوه
capital fund U وجوه سرمایه
common purse U وجوه عمومی
reserve fund U وجوه اندوخته
cash flows U وجوه در گردش
trust fund U وجوه پس انداز شده
trust fund U وجوه متراکم شده
face centered cubic U مکعب مراکز وجوه پر
loanable funds U وجوه وام دادنی
inflow of foreign funds U ورود وجوه خارجی
fcc lattice U شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
face centered cubic lattice U شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
funded U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
loanable funds U وجوه قابل عرضه به بازار پول
rhomb U منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
crowding out effect U اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com