English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
hellene U یونان باستان
laconian U ولایتی از یونان باستان
drachma U پول نقره یونان باستان
drachmas U پول نقره یونان باستان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
theatricalism U پیروی ازروش تماشاخانه تماشاخانه مسلکی
fragment U [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
the proceeds of the sale U وجوهی که از فروش بدست می اید
funded debt U وامی که دربرابران وجوهی رااختصاص داده باشند
pillotage U وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
The funds collected so far . U وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
he was on his trial U او را محاکمه میکردند
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
theaters U تماشاخانه
theatre U تماشاخانه
theatergoer U تماشاخانه رو
theater U تماشاخانه
theatres U تماشاخانه
opera house U تماشاخانه
opera U تماشاخانه
operas U تماشاخانه
fire pot U فرفی که ازاتش یامواداتشگیرپرکرده پرت میکردند
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
theatricalism U تماشاخانه گرایی
amazon U زنانی که در اسیای صغیرزندگی میکردند و با یونانیان می جنگیدند
hospitaler U فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
hyksos U نام سلسلهای از پادشاهان مصر که چوپانی میکردند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
theater U تماشاخانه بازیگر خانه
theaters U تماشاخانه بازیگر خانه
theatre U تماشاخانه بازیگر خانه
theatrical U وابسته به تماشاخانه تئاتری
vomitoryt U دراروپا مدخل تماشاخانه
theatres U تماشاخانه بازیگر خانه
witan U اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
theater in the round U تماشاخانه دارای صحنه مدور
pecten U پرده تماشاخانه یکجور صدف دو کپه
houselights U نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
wampumpeag U صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampum U صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
Luddite U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddites U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
hellas U یونان
philhellenic U یونان
philhellene U یونان
Greece U کشور یونان
Hellenic U مربوط به یونان
philhellene U دوست یونان
hellene U تبعه یونان
philhellenic U دوست یونان
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
homeric U شاعر نابینای یونان
pythian U اهل دلفی یونان
aeolus U پادشاه تسالی یونان
romaic U زبان بومی یونان امروز
romaika U رقص ملی یونان امروز
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
doric U بسبک معماری قدیم یونان
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
melpomene U الهه شعر وتراژدی یونان
delphic U ساکن معبد دلف یونان
planeta U درروم باستان
anciently U در عهد باستان
archeology U باستان شناسی
archeologist U باستان شناس
archaeologist U باستان شناس
archaeology U باستان شناسی
Ancient Egypt U مصر باستان
Ancient history U تاریخ باستان
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
naos U ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
experimental archaeology U باستان شناسی آزمایشی
aerial archaeology U باستان شناسی هوایی
archaeological Museum U موزه باستان شناسی
provincialize U تبدیل باستان کردن
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
site of the find U منبع [باستان شناسی]
archeological site U منبع [باستان شناسی]
provenance U منبع [باستان شناسی]
cardo U خیابان اصلی [در رم باستان]
provenance U چشمه [باستان شناسی]
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
archeological dig U حفاری باستان شناسی
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
archaeological U وابسته به باستان شناسی
archeological U وابسته به باستان شناسی
geochronology U باستان شناسی زمین
antiquity U روزگار باستان قدمت
antiquities U روزگار باستان قدمت
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
tiresias U غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
panathenaea U جشن ATHENA دریونان باستان
canopus U [شهر الکساندر در مصر باستان]
impluvium U [حوض باران گیر در روم باستان]
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
curia U یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
phratry U درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
pussyfoot U دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
you have no option but to go U چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
mouch U راه رفتن دولادولاراه رفتن
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
trot U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting U یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
criosphinx U ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
he warned them to obey U اطاعت کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
PRI U پشتیبانی کنند
Ionic Order U [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
parade U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades U سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded U سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading U سان رفتن رژه رفتن محل سان
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
compatible U با هم درست کار می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
charnel house U مردگان راتوده می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
Murray code U - بیت استفاده می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
the iron interest U کسانی که در اهن کار می کنند
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
nogging U اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
tandems U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
meat safe U قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com