Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subscription
U
وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscriptions
U
وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscription
U
تعهد پرداخت
subscriptions
U
تعهد پرداخت
quarterly journal of economics
U
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
consideration
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranty
U
تضمین تعهد تعهد قانونی
warranties
U
تضمین تعهد تعهد قانونی
synergic
U
با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
magazines
U
مجله
reviewing
U
مجله
reviews
U
مجله
magazine
U
مجله
reviewed
U
مجله
gazette
U
مجله
review
U
مجله
reviewal
U
مجله
gazetteer
U
مجله نویس
periodical
U
مجله نشریه
magazinist
U
مجله نویس
magazin
U
مجله نویس
electronic magazine
U
مجله الکترونیکی
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
trade journal
U
روزنامه یا مجله بازرگانی
trade magazine
U
مجله تخصصی تجارت
gazette
U
مجله رسمی روزنامه
mastheads
U
بخش شناسنامه مجله
masthead
U
بخش شناسنامه مجله
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
back copy
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue
U
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
This is a monthly magazine ( periodical ) .
U
این مجله ماهانه است
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
house organ
U
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
advertorial
U
تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
BIX
U
سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
U
کسری پرداخت کسر پرداخت
subscription
U
اشتراک
subescription
U
اشتراک
subscriptions
U
اشتراک
meets
U
اشتراک
intercommunity
U
اشتراک
unity
U
اشتراک
intersection
U
اشتراک
sharing
U
اشتراک
subsoription
U
اشتراک
abonne
U
حق اشتراک
participation
U
اشتراک
meet
U
اشتراک
communality
U
اشتراک
intersections
U
اشتراک
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
shareware
U
اشتراک افزار
resource sharing
U
اشتراک در منابع
society
U
اشتراک مساعی
resource sharing
U
اشتراک منبع
shared logic
U
منطق اشتراک
societies
U
اشتراک مساعی
time sharing
U
اشتراک زمانی
time sharing
U
اشتراک وقت
data sharing
U
اشتراک داده
overlapping
U
دارای اشتراک
franchise
U
حق اشتراک تجاری
unions
U
اشتراک منافع
union
U
اشتراک منافع
throughput time
U
اشتراک زمانی
mystic participation
U
اشتراک رمزی
overlaps
U
اشتراک داشتن
overlapped
U
اشتراک داشتن
overlap
U
اشتراک داشتن
abonne
U
وجه اشتراک
common statement
U
حکم اشتراک
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
resource sharing
U
اشتراک گذاشتن منبع
Intersection
[set theory]
U
اشتراک
[مجموعه]
[ریاضی]
solidarity
U
اشتراک منافع ومسئولیتها
osculation
U
تماس اشتراک صفات
Count me in!
U
من حاضرم برای اشتراک!
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
cooperate
U
اشتراک مساعی کردن
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
synergy
U
کار توام اشتراک مساعی
duumvirate
U
اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
subsoription
U
وجه اشتراک پول ابونمان
parallelism
U
ترادف عبارات اشتراک وجه
synergetic
U
دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
OCE
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
opened
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
tops
U
نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد
opens
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
commitments
U
تعهد
liability
U
تعهد
mandate
U
تعهد
mandates
U
تعهد
assurance
U
تعهد
assurances
U
تعهد
mandating
U
تعهد
sponsion
U
تعهد
warranties
U
تعهد
liabilities
U
تعهد
warranty
U
تعهد
obstriction
U
تعهد
oblogation
U
تعهد
mandated
U
تعهد
guarantees
U
تعهد
bond
U
تعهد
undertaking
U
تعهد
obligation
U
تعهد
guarantee
U
تعهد
obligations
U
تعهد
guaranteed
U
تعهد
committment
U
تعهد
onus
U
تعهد
assumpsit
U
تعهد
contract
U
تعهد
assunption
U
تعهد
bank bond
U
تعهد
assume
U
تعهد
engagement
U
تعهد
assumes
U
تعهد
engagements
U
تعهد
commitment
U
تعهد
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
warranties
U
تعهد کننده
peremptory undertaking
U
تعهد قاطع
underwrote
U
تعهد کردن
breach of an obligation
U
تخلف از تعهد
warranty
U
تعهد کننده
fulfilment of an obligation
U
ایفاء تعهد
committal
U
تعهد الزام
discharge of an obligation
U
سقوط تعهد
implied assumpist
U
تعهد ضمنی
honored
U
انجام تعهد
honoring
U
انجام تعهد
honors
U
انجام تعهد
underwritten
U
تعهد کردن
undertake
U
تعهد کردن
fulfilment of an obligation
U
اجرای تعهد
enterprises
U
تعهد تجارت
enterprise
U
تعهد تجارت
nonalignment
U
عدم تعهد
mature obligation
U
تعهد حال
liability to disease
U
تعهد امادگی
undertakes
U
تعهد کردن
honour
U
انجام تعهد
honoured
U
انجام تعهد
honouring
U
انجام تعهد
honours
U
انجام تعهد
underwrite
U
تعهد کردن
extinction of an obligation
U
انقضاء تعهد
termination of an obligation
U
انقضاء تعهد
underwrites
U
تعهد کردن
underwriting
U
تعهد کردن
undertaken
U
تعهد کردن
subscriber
U
تعهد کننده
preengagement
U
تعهد قبلی
substitution of an obligation
U
تبدیل تعهد
covenant
U
تعهد کردن
covenants
U
تعهد کردن
to take on
U
تعهد کردن
without engagement
U
فاقد تعهد
recognizance
U
تعهد نامه
subscribers
U
تعهد کننده
take on
U
تعهد کردن
substitution of a different obligation
U
تبدیل تعهد
helo
U
پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
pledge
U
تعهد والتزام گروگذاشتن
novation
U
تبدیل تعهد یا مدیون
long tail liability
U
تعهد طولانی مدت
honored
U
ایفای تعهد کردن
joint bond
U
تعهد یا ضمانت مشترک
pledged
U
تعهد والتزام گروگذاشتن
pledging
U
تعهد والتزام گروگذاشتن
honoured
U
ایفای تعهد کردن
honouring
U
ایفای تعهد کردن
honours
U
ایفای تعهد کردن
honors
U
ایفای تعهد کردن
honoring
U
ایفای تعهد کردن
honour
U
ایفای تعهد کردن
pledges
U
تعهد والتزام گروگذاشتن
bond
U
تعهد موافقت نامه
failure to comply with the transaction
U
عدم ایفاء تعهد
pre engaged
U
دارای تعهد قبلی
disengagement
U
رهایی از قید یا تعهد
binding cover
U
پوشش تعهد شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com