English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chuck wagon U واگن اشپزخانه و وسایل اشپزی ترن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
central pastry kitchen U اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
parlour car U در راه اهن واگن باشکوه واگن سالونی
cookery U اشپزی
cookery instructor U اموزگار اشپزی
cookbooks U کتاب اشپزی
cookbook U کتاب اشپزی
cuisine U روش اشپزی خوراک
mistress of cooking U زنی که در اشپزی دست دارد
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
cook hole U اشپزخانه
galley U اشپزخانه
kitchens U اشپزخانه
kitchen U اشپزخانه
cookery U اشپزخانه
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
kitchenware U فروف اشپزخانه
caboose U اشپزخانه کشتی
galley U اشپزخانه کشتی
galley U اشپزخانه قایق
kitchen stuff U لوازم اشپزخانه
hogwash U گنداب اشپزخانه
kitchenette U اشپزخانه کوچک
utensils U لوازم اشپزخانه
utensil U لوازم اشپزخانه
cook of mess U نوبتچی اشپزخانه
cook house U اشپزخانه کشتی
cook house U اشپزخانه اردو
kitchenettes U اشپزخانه کوچک
field kitchen U اشپزخانه صحرایی
roll kitchen U اشپزخانه متحرک
diet kitchen U اشپزخانه بیماران فقیر
culinary U مربوط به اشپزخانه اشپخانهای
dressers U میز یاقفسه اشپزخانه
dresser U میز یاقفسه اشپزخانه
kitchen utensils U فروف واسباب اشپزخانه
sink U دست شویی اشپزخانه
sinks U دست شویی اشپزخانه
pig's wash U گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
pigwash U گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
scullery U جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
sculleries U جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
kitchen cabinet U اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
slopping U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop U غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
scullery U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
sculleries U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
waggons U واگن
tram car U واگن
wagoner U واگن چی
waggoner U واگن چی
car railway carriage U واگن
waggon U واگن
wagon U واگن
wagons U واگن
cars U واگن
car U واگن
trolley U واگن برقی
vans U واگن باری
freight cars U واگن باری
freight car U واگن باری
springboards U واگن سبک
waggoner U مامور واگن
wagon master U مسئول واگن
station wagon U استیشن واگن
fright car U واگن باری
wainwright U واگن ساز
passanger U واگن مسافری
crane trolley U واگن بالابر
ingot chariot U واگن شمش
passenger car U واگن مسافری
ingot buggy U واگن شمش
horsecar U واگن اسبی
ingot car U واگن شمش
springboard U واگن سبک
railroad carriage U واگن باری
platform car U واگن بی لبه
wagonette U واگن کوچک
wain U گاری واگن
horse car U واگن اسبی
trolleys U واگن برقی
trolly U واگن برقی
palace car U واگن باشکوه
bogie U واگن تخت
diners U واگن رستوران
van U واگن باری
truck U واگن قطار
trucked U واگن قطار
trucking U واگن قطار
luggage van U واگن بار
gondola U واگن سربازبر
gondolas U واگن سربازبر
diner U واگن رستوران
trucks U واگن قطار
tramcar U واگن شهری
rail tank car U واگن نفت کش
camion U واگن روباز
piggyback U واگن مسطح
ladle truck U واگن چمچه
station wagons U استیشن واگن
charging car U واگن بارگیری
trams U واگن برقی
minecar U واگن معدن
bogie U واگن بی لبه
tram U واگن برقی
piggybacks U واگن مسطح
car U واگن راه اهن
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کجاست؟
trolleybus U واگن برقی شهری
Where is the sleeping car? U واگن خواب کجاست؟
delivery car U واگن تحویل دهنده
trolley car U واگن برقی شهری
boxcar U یکنوع واگن باری
cars U واگن راه اهن
wagon U با واگن حمل کردن
wagons U با واگن حمل کردن
rail tanker U واگن مخزن دار
waggons U با واگن حمل کردن
railway wagon U واگن راه اهن
railroad car U واگن راه اهن
sleeping carriage U واگن تختخواب دار
waggon U با واگن حمل کردن
tramline U خط مخصوص واگن برقی
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
sleepers U واگن تختخواب دار
sleeper U واگن تختخواب دار
dining car U واگن رستوران قطار
dining cars U واگن رستوران قطار
van U واگن باری سرپوشیده
coach U واگن راه اهن
saloon car U واگن سالن دار
coached U واگن راه اهن
coaches U واگن راه اهن
luggage van U واگن اسباب و اثاثیه
vans U واگن باری سرپوشیده
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
coke watering car U واگن ویژه ذغال شویی
trucks U واگن روباز چرخ باربری
trucking U واگن روباز چرخ باربری
trucked U واگن روباز چرخ باربری
truck U واگن روباز چرخ باربری
ingot casting car U واگن ریخته گری شمش
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کدام است؟
to pull in U داخل واگن خانه شدن
coke charging car U واگن بار گیری ذغال کک
car buttom furnace U واگن کوره دوب فلز
caravan trailer U تریلر واگن مسکونی راه اهن
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
sleeping car U واگن تختخواب دار راه اهن
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
sleeping cars U واگن تختخواب دار راه اهن
tramway U واگن راه اهن برقی یا اسبی
plateform car U واگن باری بدون دیوار راه اهن
Pullmans U واگن تخت خواب دار راه اهن
club car U واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
caravans U واگن بزرگ یدک که می توان در ان زندگی کرد
Pullman U واگن تخت خواب دار راه اهن
caravan U واگن بزرگ یدک که می توان در ان زندگی کرد
ginny carriage U واگن بارکش که روی ریل حرکت میکند
horsecar U واگن راه اهن مخصوص حمل اسب
pullman car U واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
mess sergeant U گروهبان اشپزخانه گروهبان غذا
crane track U واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
assets U وسایل
accouterment U وسایل
furniture U وسایل
facilities U وسایل
plants U وسایل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com