Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lease
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under lease
U
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
time charter
U
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
warm up
U
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
for the time being
<idiom>
U
برای مدتی
retreat
U
انزوا
[گروهی برای مدتی]
shut up
<idiom>
U
بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی
retreat
U
گوشه نشینی
[گروهی برای مدتی]
lay over
<idiom>
U
به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
bare boat charter
U
اجاره دربست وسیله نقلیه
to go away
U
ترک کردن
[خانه یا شهر]
برای چند مدتی
to go to
U
ترک کردن
[خانه یا شهر]
برای چند مدتی
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
leases
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
transfers
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transferring
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
holiday cottage
U
ویلای اجاره ای برای تعطیلات
What's the charge per week?
U
اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
tc
U
اجاره دربست برای مدت معین
What's the charge per day?
U
اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
voyage charter
U
اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
moonlight fliting
U
گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
these room let well
U
نمیتوانیم برای اطاقهایم اجاره نشین پیدا کنم
ground landlord
U
کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
busying
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
leases
U
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
lease
U
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
chater party
U
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
simplest
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
farm
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement.
U
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
Viewdata
U
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
lease
U
اجاره نامه اجاره دادن
lets
U
اجاره دادن اجاره رفتن
leases
U
اجاره نامه اجاره دادن
let
U
اجاره دادن اجاره رفتن
letting
U
اجاره دادن اجاره رفتن
amphibian vehicle
U
وسیله نقلیه برای خشکی و اب
cases
U
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case
U
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
ascender
U
وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
sub-
U
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
check out time
U
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
appliances
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
prom
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
coupler
U
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
accepting
U
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accept
U
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
reliability
U
توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
arithmetic
U
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
verifier
U
وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
proms
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
appliance
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
accepts
U
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
devices
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
capacitance bridge
U
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
communication
U
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
microprogram
U
وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
device
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
interoperability
U
توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
device
U
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
devices
U
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
flowchart
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
tests
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
cone penetrometer
U
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
delay
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
fosdic
U
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
marlinespike
U
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
tested
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
generating
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generate
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
reliability
U
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety
U
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
delays
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
generates
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
rental
U
اجاره بها اجاره
leasing
U
اجاره کردن اجاره
bypasses
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
distaff
U
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
takedown
U
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
bypass
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
worded
U
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
word
U
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
enquiry
U
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
pitch
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
bypassing
U
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
retraction lock
U
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
landline
U
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
calling
U
سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
cts
U
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
awhile
U
مدتی
the while or whilst
U
مدتی که
for some time past
U
مدتی
for a season
U
تا یک مدتی
some time
U
مدتی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
docketed
U
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
adaptations
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
docketing
U
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets
U
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
two man rule
U
قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
docket
U
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
condition
U
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
whilst
U
در خلال مدتی که
long a go
U
مدتی پیش
porolongation of a period
U
تمدید مدتی
long ago
U
مدتی پیش
adc
U
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
cartridge actuated device
U
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
takedown
U
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
i was absent for a while
U
یک مدتی غایب بودم
do time
<idiom>
U
مدتی درزندان بودن
not long a
U
مدتی نگذشته است
head load control
U
روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
devices
U
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
soak
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soaks
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
device
U
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
end
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
ended
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
handshakes
U
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
ends
U
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
handshake
U
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
Cambridge ring
U
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
to borrow up to ... books
U
تا...
[مدتی]
کتاب قرض گرفتن
immobilised
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilising
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilises
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
application years
U
مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
immobilizes
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilizing
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilized
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilize
U
مدتی در بستربی حرکت ماندن
warm standby
U
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
sequences
U
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence
U
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com