English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
hydrotaxis U واکنش موجود زنده نسبت به اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxis U واکنش موجود زنده در برابرگرایش
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio U نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
wight U موجود زنده
organism U ترکیب موجود زنده
organisms U ترکیب موجود زنده
biogenic U موجد موجود زنده
being U موجود زنده شخصیت
vivisect U موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
symbiont U موجود زنده اجتمای یا همزی
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
abiogenesis U ایجاد موجود زنده از موادبی جان
gamodeme U نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
proprioceptive U تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
aquatic organism U زیوسته ابزی موجود زنده ابزی
adaptable organism U موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
shortening reaction U واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
vivisectional U زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisection U زنده شکافی تشریح جانور زنده
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
leverage U نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan U توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law U جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
prorata U برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable U قابل نسبت دادن نسبت دادنی
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
reflexes U واکنش
reflex U واکنش
responses U واکنش
rebound U واکنش
response U واکنش
rebounded U واکنش
rebounding U واکنش
rebounds U واکنش
reactance U واکنش
reactional U واکنش
reactions U واکنش
reaction U واکنش
overall reaction U واکنش کل
consecutive reaction U واکنش پی در پی
reaction time U زمان واکنش
reaction threshold U استانه واکنش
false reaction U واکنش کاذب
reaction progress U پیشرفت واکنش
reaction products U فراوردههای واکنش
reaction potential U پتانسیل واکنش
reaction key کلید واکنش
bimolecular reaction U واکنش دو مولکولی
overreaction U واکنش افراطی
emergency reaction U واکنش اضطرار
reactivity U واکنش پذیری
bandeung ryouic U نیرو- واکنش
elimination reaction U واکنش حذفی
elementary reaction U جزء واکنش
reaction graph U گراف واکنش
reaction formation U واکنش وارونه
reaction equation U معادله واکنش
concentred reaction U واکنش همزمان
condensation reaction U واکنش تراکمی
side effect U واکنش ثانوی
side-effect U واکنش ثانوی
exothermic reaction U واکنش گرماده
reactance U واکنش برق
exchanger reaction U واکنش تبادلی
reactant U واکنش کننده
conversion reaction U واکنش تبدیلی
reactant U واکنش دهنده
reaction chamber U اطاق واکنش
reaction coordinates U مختصات واکنش
endothermic reaction U واکنش گرماگیر
reaction curve U منحنی واکنش
double-takes U واکنش دوگانه
reactive U واکنش دار
deferred reaction U واکنش معوق
intermediate reaction U واکنش واسطه
acid reaction U واکنش اسیدی
irreflexive U بدون واکنش
spectral response U واکنش طیفی
transient response U واکنش گذرا
addition reaction U واکنش افزایشی
substitution reaction U واکنش استخلافی
armature reaction U واکنش ارمیچر
antarafacial reaction U واکنش دوزخی
suprafacial reaction U واکنش تک رخی
step U جزء واکنش
stepping U جزء واکنش
side-effects U واکنش ثانوی
alarm reaction U واکنش هشدار
aldol condensation U واکنش الدولی
instantaneous reaction U واکنش فوری
unimolecular reaction U واکنش تک مولکولی
instantaneous reaction U واکنش انی
reboant U دارای واکنش
reactive U واکنش پذیر
backward reaction U واکنش برگشت
double-take U واکنش دوگانه
reformatsky reaction U واکنش رفرماتسکی
electrocyclic reaction U واکنش الکتروسیکلی
witting reaction U واکنش ویتیگ
avoidance reaction U واکنش اجتنابی
response time U زمان واکنش
conditioned response U واکنش شرطی
retroact U واکنش داشتن
displacement reaction U واکنش جانشینی
third order reaction U واکنش مرتبه سه
side reaction U واکنش جانبی
delayed reaction U واکنش درنگیده
insertion reaction U واکنش جایگیری
aldol reaction U واکنش الدولی
favorskii reaction U واکنش فاروسکی
chain reactions U واکنش زنجیری
chemical reaction U واکنش شیمیایی
recoil U واکنش داشتن بر
frequency response U واکنش بسامدی
reactors U عامل واکنش
forward reaction U واکنش رفت
reacted U واکنش کردن
reactor U عامل واکنش
react U واکنش کردن
nuclear reaction U واکنش هستهای
circular reaction U واکنش چرخشی
recoiled U واکنش داشتن بر
reacting U واکنش کردن
growth reaction U واکنش رشد
homogeneous reaction U واکنش همگن
recoils U واکنش داشتن بر
grief reaction U واکنش سوگ
chain reaction U واکنش زنجیرهای
chain reaction U واکنش زنجیری
transfer reaction U واکنش انتقالی
chain reactions U واکنش زنجیرهای
reacts U واکنش کردن
recoiling U واکنش داشتن بر
net reaction U واکنش نتیجه
fugue reaction U واکنش گریز
first order reaction U واکنش مرتبه یک
quenching reaction U واکنش فرونشانی
heat of reaction U گرمای واکنش
heterogeneous reaction U واکنش ناهمگن
hikite U دست واکنش
rate of reaction U سرعت واکنش
half reaction U نیم واکنش
cannizzaro reaction U واکنش کانیزارو
mass reaction U واکنش کلی
haloform reaction U واکنش هالوفرم
photoperiodism U واکنش نوری
viviparous U زنده زا
full of life U سر زنده
quicker U زنده
alacritous U زنده
above ground U زنده
freshest U زنده
live bearing U زنده زا
quickest U زنده
life full U سر زنده
liveliest U زنده
fresh U زنده
vivid U زنده
lighthearted U زنده دل
livelier U زنده
skylarker U زنده دل
quick U زنده
vivific U زنده
cheerful <adj.> U زنده دل
lively U زنده
dapper U زنده دل
plaster of Paris U گچ زنده
animate U زنده
alive U زنده
lived U زنده
lived U :زنده
live U زنده
biogen U زنده زا
coiner U زنده
animates U زنده
genial <adj.> U دل زنده
dashing U زنده دل
live U :زنده
living U زنده
lively <adj.> U دل زنده
biotic U زنده
fresh- U زنده
cheerful <adj.> U دل زنده
respondent U جوابگو واکنش دار
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
advancement degree of reaction U درجه پیشرفت واکنش
metabolic reaction U واکنش سوخت و سازی
markovnikoff addition reaction U واکنش افزایشی مارکونیکوف
neutralization reaction U واکنش خنثی شدن
chain reactions U واکنش زنجیری یاهستهای
redox reaction U واکنش اکسایش- کاهش
oxidation reduction reaction U واکنش اکسایش- کاهش
pseudo first order reaction U واکنش شبه مرتبه یک
responded U واکنش نشان دادن
reacted pressure U فشار واکنش شده
respondents U جوابگو واکنش دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com