English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
third order reaction U واکنش مرتبه سه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
first order reaction U واکنش مرتبه یک
pseudo first order reaction U واکنش شبه مرتبه یک
second order reaction U واکنش مرتبه دوم
Other Matches
shortening reaction U واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
rank U مرتبه
order U مرتبه
thrice U سه مرتبه
ranks U مرتبه
ranked U مرتبه
echelon U مرتبه
echelons U مرتبه
all of a sudden U یک مرتبه
once in a whiled U یک مرتبه
enmasse U یک مرتبه
elevated U بلند مرتبه
low order U مرتبه پایین
manyfold U چندین مرتبه
stair U مرتبه درجه
order of magnitude U مرتبه بزرگی
order of matrix U مرتبه ماتریس
bond order U مرتبه پیوند
pooh bah U عالی مرتبه
ninth U نهمین مرتبه
first order U مرتبه اول
second order U مرتبه دوم
second class U دومین مرتبه
position U مرتبه مقام
semidiurnal U دو مرتبه در روز
first order reflection U انعکاس مرتبه یک
first order transition U گداز مرتبه یک
ninths U نهمین مرتبه
three fold U سه دفعه سه مرتبه
exalted U بلند مرتبه
nth U در مرتبه بیشمار
placing U وهله مرتبه
positioned U مرتبه مقام
places U وهله مرتبه
place U وهله مرتبه
hierarchy U مرتبه بندی
hierarchies U مرتبه بندی
m U مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
higher order factor U عامل مرتبه بالا
sphere U مرتبه حدود فعالیت
low order bit U بیت مرتبه پایین
flare up <idiom> U یک مرتبه عصبانی شدن
top flight U اعلی ترین مرتبه
second derivative U مشتق مرتبه دوم
to pull short U یک مرتبه جلوگیری کردن
baronetcy U مقام و مرتبه بارونی
second order factor U عامل مرتبه دوم
second order conditions U شرایط مرتبه دوم
spheres U مرتبه حدود فعالیت
to stop short U یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
vellicate U دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
derivatives of higher order U مشتقهای مرتبه بالا [ریاضی]
nineteens U نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
ring a bell <idiom> U یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
etesian U سالی یک مرتبه واقع شونده
nineteen U نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
third long period U تناوب بزرگ مرتبه سوم
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
outclasses U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing U دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
spline U در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
reactance U واکنش
overall reaction U واکنش کل
reactional U واکنش
reflex U واکنش
reflexes U واکنش
reaction U واکنش
rebound U واکنش
rebounded U واکنش
rebounding U واکنش
rebounds U واکنش
responses U واکنش
consecutive reaction U واکنش پی در پی
response U واکنش
reactions U واکنش
growth reaction U واکنش رشد
homogeneous reaction U واکنش همگن
haloform reaction U واکنش هالوفرم
overreaction U واکنش افراطی
photoperiodism U واکنش نوری
chemical reaction U واکنش شیمیایی
heat of reaction U گرمای واکنش
insertion reaction U واکنش جایگیری
instantaneous reaction U واکنش انی
hikite U دست واکنش
instantaneous reaction U واکنش فوری
heterogeneous reaction U واکنش ناهمگن
intermediate reaction U واکنش واسطه
irreflexive U بدون واکنش
mass reaction U واکنش کلی
net reaction U واکنش نتیجه
half reaction U نیم واکنش
nuclear reaction U واکنش هستهای
quenching reaction U واکنش فرونشانی
reboant U دارای واکنش
reformatsky reaction U واکنش رفرماتسکی
response time U زمان واکنش
retroact U واکنش داشتن
transient response U واکنش گذرا
side reaction U واکنش جانبی
spectral response U واکنش طیفی
substitution reaction U واکنش استخلافی
suprafacial reaction U واکنش تک رخی
transfer reaction U واکنش انتقالی
unimolecular reaction U واکنش تک مولکولی
witting reaction U واکنش ویتیگ
double-take U واکنش دوگانه
double-takes U واکنش دوگانه
reactivity U واکنش پذیری
reaction time U زمان واکنش
rate of reaction U سرعت واکنش
reactance U واکنش برق
reactant U واکنش کننده
reactant U واکنش دهنده
reaction chamber U اطاق واکنش
reaction coordinates U مختصات واکنش
reaction curve U منحنی واکنش
reaction equation U معادله واکنش
reaction formation U واکنش وارونه
reaction graph U گراف واکنش
reaction key کلید واکنش
reaction potential U پتانسیل واکنش
reaction products U فراوردههای واکنش
reaction progress U پیشرفت واکنش
reaction threshold U استانه واکنش
conditioned response U واکنش شرطی
reactive U واکنش دار
reactor U عامل واکنش
reactors U عامل واکنش
acid reaction U واکنش اسیدی
addition reaction U واکنش افزایشی
alarm reaction U واکنش هشدار
aldol condensation U واکنش الدولی
aldol reaction U واکنش الدولی
antarafacial reaction U واکنش دوزخی
armature reaction U واکنش ارمیچر
side-effect U واکنش ثانوی
avoidance reaction U واکنش اجتنابی
backward reaction U واکنش برگشت
bandeung ryouic U نیرو- واکنش
bimolecular reaction U واکنش دو مولکولی
cannizzaro reaction U واکنش کانیزارو
circular reaction U واکنش چرخشی
recoils U واکنش داشتن بر
recoiling U واکنش داشتن بر
reactive U واکنش پذیر
step U جزء واکنش
stepping U جزء واکنش
react U واکنش کردن
reacted U واکنش کردن
reacting U واکنش کردن
reacts U واکنش کردن
chain reaction U واکنش زنجیری
chain reaction U واکنش زنجیرهای
chain reactions U واکنش زنجیری
chain reactions U واکنش زنجیرهای
side effect U واکنش ثانوی
side-effects U واکنش ثانوی
recoil U واکنش داشتن بر
recoiled U واکنش داشتن بر
concentred reaction U واکنش همزمان
grief reaction U واکنش سوگ
deferred reaction U واکنش معوق
electrocyclic reaction U واکنش الکتروسیکلی
emergency reaction U واکنش اضطرار
forward reaction U واکنش رفت
favorskii reaction U واکنش فاروسکی
false reaction U واکنش کاذب
endothermic reaction U واکنش گرماگیر
delayed reaction U واکنش درنگیده
displacement reaction U واکنش جانشینی
condensation reaction U واکنش تراکمی
elementary reaction U جزء واکنش
exchanger reaction U واکنش تبادلی
conversion reaction U واکنش تبدیلی
fugue reaction U واکنش گریز
exothermic reaction U واکنش گرماده
elimination reaction U واکنش حذفی
frequency response U واکنش بسامدی
self reacting U خودبخود واکنش کننده
responded U واکنش نشان دادن
respondent U جوابگو واکنش دار
respondents U جوابگو واکنش دار
responds U واکنش نشان دادن
average reaction rate U سرعت متوسط واکنش
respond U واکنش نشان دادن
shortening reaction U واکنش کوتاه سازی
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
half cell reaction U واکنش نیم سلول
react U واکنش نشان دادن
overreacts U فزون واکنش کردن
overreacting U فزون واکنش کردن
overreacted U فزون واکنش کردن
overreact U فزون واکنش کردن
reacted U واکنش نشان دادن
free radical chain reaction U واکنش زنجیری رادیکالی
wolf kishner reaction U واکنش ولف- کیشنر
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com