English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
imitative words U واژههای تقلیدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stereo U مخفف واژههای
neologize U واژههای نو ساختن
homonyms U واژههای هم اوا
headword U واژههای هسته
headwords U واژههای هسته
stereos U مخفف واژههای
homographs U واژههای همسان نوشت
synonymy U فهرست واژههای هم معنی هم معنایی
synonym antonym test U ازمون واژههای مترادف-متضاد
neologist U طرفدارواژههای یا بکار بردن واژههای نو
to pad a sentence U جمله را با واژههای زیادی دراز کردن
obsoletism U بکار بردن واژههای کهنه یامهجور
epigonous U تقلیدی
imitative U تقلیدی
simulative U تقلیدی
mocked U تقلیدی
epigonic U تقلیدی
mocks U تقلیدی
mimetic U تقلیدی
mock U تقلیدی
mocking U تقلیدی
alpha privative U الف سالبه که در سر برخی واژههای انگلیسی نیز درمی اید
immitation effect U اثر تقلیدی
margarine U کره تقلیدی
imitative arts U هنرهای تقلیدی
margarin U کره تقلیدی
imitations U چیز تقلیدی بدلی
inimitability U غیر قابل تقلیدی
imitation U چیز تقلیدی بدلی
onomatopoeia U تسمیه تقلیدی صداواژه
mimic U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimicked U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
mimicking U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimics U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
onomatopoeic U به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
echoism U نام گذاری به تقلیدصدا تسمیه تقلیدی
Lambalo U لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com