English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
repression U واپس رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
regressive U واپس رو
inquiet U بی قرار دل واپس
stern way U واپس روی
regressive behavior U رفتار واپس رو
in a stew U دل واپس خشمگین
over anxious U زیاد دل واپس
repressed U واپس رانده
regression U واپس روی
filial regression U واپس روی تباری
iam a for his life U برای جانش دل واپس هستم
to be on thorns U ناراحت یادل واپس بودن
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
ranee U رانی
crural U رانی
rani U رانی
femoral U رانی
wheelchair U ویلچر رانی
inguinal U کشاله رانی
ejection U بیرون رانی
d. of a speech U سخن رانی
oratorship U سخن رانی
oarsmanship U کرجی رانی
canoe U قایق رانی
salaciousness U شهوت رانی
wheelchairs U ویلچر رانی
motoring U اتومبیل رانی
voluptuousness U شهوت رانی
canoes U قایق رانی
extrusion U روزن رانی
yachting U قایق رانی
voluptuously U باشهوت رانی
salacity U شهوت رانی
libidinously U از روی شهوت رانی
innavigable U غیرقابل کشتی رانی
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
funeral oration U سخن رانی برسرجنازه
harness race U مسابقه ارابه رانی
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
to give a lecture U سخن رانی کردن
shipping company U شرکت کشتی رانی
shippable U قابل کشتی رانی
seaworthy U قابل کشتی رانی
salaciously U از روی شهوت رانی
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
pawn push U پیاده رانی شطرنج
ox goad U نیزه گاو رانی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
nautically U از لحاظ کشتی رانی
sailing orders U دستور کشتی رانی
to go on the stump U سخن رانی کردن
platform U سخن رانی کردن
cabotage U کشتی رانی ساحلی
platforms U سخن رانی کردن
auto drome U پیست اتومبیل رانی
regatta U مسابقه کرجی رانی
regattas U مسابقه کرجی رانی
lectureships U سمت سخن رانی
boats U قایق رانی کردن
boat U قایق رانی کردن
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
lectureship U سمت سخن رانی
aerostation U کشتی رانی هوایی
extrudate U محصول روزن رانی
ease all U درکرجی رانی ایست
drive way U مسیر اتومبیل رانی
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
effective electromotive force U نیروی برق رانی موثر
active emf U نیروی برق رانی موثر
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
contact electromotive force U نیروی برق رانی مجاورتی
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
eloge U سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
circumnavigate U دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
icekhana U اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
circumavigator U کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com