Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
repressed
U
واپس رانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regressive
U
واپس رو
over anxious
U
زیاد دل واپس
repression
U
واپس رانی
regressive behavior
U
رفتار واپس رو
stern way
U
واپس روی
inquiet
U
بی قرار دل واپس
in a stew
U
دل واپس خشمگین
regression
U
واپس روی
filial regression
U
واپس روی تباری
iam a for his life
U
برای جانش دل واپس هستم
to be on thorns
U
ناراحت یادل واپس بودن
cast away
U
رانده
castway
U
رانده
outcast
U
رانده
outcasts
U
رانده
driven
U
رانده
driven
U
رانده شده
redezvous
U
رانده وو محل ملاقات
gone away
U
رانده شده از پناهگاه
overblown
U
رانده شده دراثرباد
Left out of one place and driven away from another.
<proverb>
U
از آنجا مانده از اینجا رانده .
interned
U
رانده شده ازکشور دیگر
paddle boat
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
blown out
U
رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
paddle boats
U
کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
counter thrust variation
U
واریاسیون پیاده رانده متقابل در دفاع هندی شاه شطرنج
die casting
U
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
warm gas thruster
U
جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
catch
U
مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
sagged
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sag
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com