Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
godparent
U
والدین تعمیدی
godparents
U
والدین تعمیدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parenthood
U
مقام والدین وفایف والدین
parent
U
والدین
genitor
U
والدین
parents
U
والدین
parenticide
U
قاتل والدین
in loco parentis
U
به جای والدین
parent
U
والدین منشاء
foster parents
U
والدین خوانده
parricides
U
قاتل والدین
parricide
U
قاتل والدین
parental
U
مربوط به والدین
stepparents
U
والدین غیر صلبی
stepparent
U
والدین غیر صلبی
parent
U
بعنوان والدین عمل کردن
o bey your parents
U
والدین خودرا اطاعت کنید
god child
U
بچه تعمیدی
god daughter
U
دختر تعمیدی
goddauhgter
U
دختر تعمیدی
godmothers
U
مادر تعمیدی
godfather
U
پدر تعمیدی
godfathers
U
پدر تعمیدی
godson
U
پسر تعمیدی
godson
U
مرد تعمیدی
godsons
U
پسر تعمیدی
godsons
U
مرد تعمیدی
godchildren
U
بچه تعمیدی
godmother
U
مادر تعمیدی
godchild
U
بچه تعمیدی
homogonous
U
تولید کننده اولاد شبیه به والدین
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
sponsor
U
پدر یا مادر تعمیدی
sponsoring
U
پدر یا مادر تعمیدی
sponsors
U
پدر یا مادر تعمیدی
godparent
U
پدر یا مادر تعمیدی
godparents
U
پدر یا مادر تعمیدی
sponor
U
پد ریا مادر تعمیدی
portions
U
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
portion
U
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
chip off the old block
<idiom>
U
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
oedipus complex
U
احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
baby-minder
U
شخصیکهدر منزلخود از بچههایی که والدین شاغل دارند پرستاری میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com