English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
southwest U واقع در جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
south west U جنوب باختر جنوب غربی
south-western U جنوب غربی
south western U جنوب غربی
sou'westers U جنوب غربی
southwestward U بسوی جنوب غربی
libeccio U باد جنوب غربی
libecchio U باد جنوب غربی
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestwards U بسوی جنوب غربی
southwester U باد جنوب غربی
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
first world U واقع دراروپای غربی
bahama islands U جزایرباهاما واقع درهندغربی و جنوب فلوریدا
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
west lndies U جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
south westerly U سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
westerly U غربی
occidental U غربی
hesperian U غربی
southwest U بادجنوب غربی
to lie east and west U شرقی غربی
westwork U بدنه غربی
western hemisphere U نیمکره غربی
wester U طوفان غربی
north-westerly U شمال غربی
wester U باد غربی
Wild West U ایالتهای غربی
Western Sahara U صحرای غربی
NW U شمال غربی
westernizing U غربی شدن
west country whipping U بست غربی
westernization U غربی شدن
north westerly U شمال غربی
westernize U غربی شدن
westernized U غربی کردن
westernized U غربی شدن
northwestwards U روبشمال غربی
north western U شمال غربی
westernizes U غربی کردن
westernmost U غربی ترین
westernizes U غربی شدن
westernizing U غربی کردن
east elevation U نمای غربی
ind U هند غربی
northwestern U شمال غربی
westernises U غربی کردن
westernised U غربی کردن
westernises U غربی شدن
westernising U غربی کردن
westernised U غربی شدن
westerly U باد غربی
westernising U غربی شدن
north-western U شمال غربی
westernize U غربی کردن
westernizing U تمدن غربی را پذیرفتن
westernizes U تمدن غربی را پذیرفتن
westernising U تمدن غربی را پذیرفتن
Western Samoa U کشور ساموآی غربی
westernised U تمدن غربی را پذیرفتن
turk's capcactus U کاکتوس هند غربی
westernized U تمدن غربی را پذیرفتن
westernize U تمدن غربی را پذیرفتن
turk'shead U کاکتوس هند غربی
narthex U ایوان غربی کلیسا
roaring forties U منطقه بادهای غربی
atlantic U دریای محیط غربی
northwestwards U بطرف شمال غربی
northwester U طوفان شمال غربی
northwester U باد شمال غربی
westernises U تمدن غربی را پذیرفتن
south U جنوب
south <adj.> U جنوب
jonah crab U خرچنگ بزرگ امریکای غربی
piedmont U ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
westerns U غربی وابسته به مغرب یا باختر
western U غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners U غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerner U غربی وابسته به مغرب یا باختر
Benin U کشور بنین در افریقای غربی
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
soiuth ward U بسوی جنوب
azimuth U نقطه جنوب
notus U باد جنوب
the south pole U قطب جنوب
southland U سرزمین جنوب
soiuthern cross U صلیب جنوب
south eastern U جنوب شرقی
south western U جنوب باختری
south westerly U جنوب باختری
south west U در جنوب باختر
south west U جنوب غرب
south wards U بسوی جنوب
south-east U جنوب شرق
southeast U جنوب شرقی
southeast U جنوب خاوری
south eastern U جنوب خاوری
south easterly U جنوب خاوری
south east U در جنوب خاور
south east U جنوب شرق
south-eastern U جنوب شرقی
southerners U اهل جنوب
southerner U اهل جنوب
southbound U عازم جنوب
southward U سوی جنوب
southern U اهل جنوب
south-west U جنوب غرب
South Pole U قطب جنوب
Antarctic U قطب جنوب
lowlander U اهل جنوب
finlander U اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
denier U نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
harmattan U بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
GIs U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GI U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
Cornish U وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
khowar U زبان رایج درشمال غربی پاکستان
south west U سوی جنوب باختر
souithernism U رسوم واداب جنوب
antarctic circle U مدار قطب جنوب
southeastward U در جهت جنوب خاوری
southeastward U بطرف جنوب شرقی
south east U سوی جنوب خاور
southeaster U توفان جنوب شرقی
southeaster U باد جنوب شرقی
south easterly U سوی جنوب خاور
in a south easterly direction U از جهت جنوب خاور
celestial body south pole U قطب جنوب عالم
Antarctic U مربوط به قطب جنوب
southern U جنوبا بطرف جنوب
southwestwards U درجهت جنوب باختری
southwestward U درجهت جنوب باختری
southernmost U در اقصی نقطه جنوب
st helena U جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
troy U شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
south U بسوی جنوب نیم روز
their p was toward the south U چشم اندازانهابسوی جنوب بود
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
galleta U چمن با دوام جنوب امریکا و مکزیکو
peafowl U قوقاول بزرگ صحرایی جنوب اسیا
aardwolf U کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
zulu U اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
water moccasin U مار سمی ابزی جنوب امریکا
Makri [Fethiye] U شهر بندری فتیه در جنوب ترکیه
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
platypus U پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
arrdwolf U [حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
bestead U واقع
substantially U در واقع
situates U واقع در
situate U واقع در
in reality U در واقع
postmortem U پس از واقع
indeed U در واقع
situated or situate U واقع
situating U واقع در
post mortem U پس از واقع
As it were U در واقع
intervascular U واقع در میان رگ ها
dichasial U واقع در دو طرف
vega U نسر واقع
intradermal U واقع در زیرپوست
situated or situate U واقع شده
intradermic U واقع در زیرپوست
intralogical U واقع در حدودمنطق
initiatory U واقع در اول
flight from reality U واقع گریزی
haemal U واقع درسوی دل
hypodermal U واقع در زیرپوست
intramontane U واقع در کوهستان
it lies on the east of U در خاور واقع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com