English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
vertical creep U وارفتگی قائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creep U وارفتگی
creeps U وارفتگی
creep U وارفتگی بتن
creeps U وارفتگی بتن
relaxation U وارفتگی بتن
right U قائم
plumb line U خط قائم
righted U قائم
righting U قائم
perpendecular U قائم
orthogonal U قائم
upright U قائم
vertical U قائم
plumb lines U خط قائم
erects U قائم
vertical tail U دم قائم
erecting U قائم
erected U قائم
erect U قائم
normal U قائم
upstanding U قائم
stake U قائم کردن
staked U قائم کردن
abeam U قائم بر مسیرحرکت
stakes U قائم کردن
vice-chancellors U قائم مقام
vice chancellor U قائم مقام
vice-chancellor U قائم مقام
propping U تقویت قائم
rectangular U قائم الزاویه
propped U تقویت قائم
prop U تقویت قائم
successor U قائم مقام
right-angled U قائم الزاویه
apeak U عمودی قائم
envelopment U احاطه قائم
high angle U تیر قائم
semierect U نیمه قائم
subsitute U قائم مقام
subrogation U قائم مقامی
true vertical U قائم واقعی
vertical axis U محور قائم
vertical bulking U کمانش قائم
vertical circle U دایره قائم
vertical cut U برش قائم
vertical drop U ابشار قائم
vertical envelopement U احاطه قائم
vertical force U نیروی قائم
vertical photograph U عکس قائم
self perpetuation U قائم بذات
self consistent U قائم بالذات
increate U قائم بالذات
locumtenens U قائم مقام
local vertical U قائم محلی
normal acceleration U شتاب قائم
normal axis U محور قائم
normal plane U صفحه قائم
normal vector U بردار قائم
ordinate U بعد قائم
perpendecular U خط عمودی یا قائم
quadratic U منشور قائم
vertical speed U سرعت قائم
substituted U قائم مقام
envelops U احاطه قائم
vicars U قائم مقام
vicar U قائم مقام
locums U قائم مقام
envelop U احاطه قائم
enveloped U احاطه قائم
surreptitiously U قائم مقام
enveloping U احاطه قائم
righted U قائم نگاهداشتن
substituting U قائم مقام
righting U قائم نگاهداشتن
right U قائم نگاهداشتن
substitute U قائم مقام
deputy U قائم مقام
locum U قائم مقام
deputies U قائم مقام
surrogate U قائم مقام
surrogates U قائم مقام
substantive U قائم بذات
vicegerent U جانشین قائم مقام
recoil pit U چاله تیر قائم
procousul U قائم مقام کنسول
prime vertical circle U دایره قائم اصلی
plane of departure U سطح قائم تیر
surrogates U قائم مقام شدن
zenith U نقطه قائم بر نافر
wedging U اسکنه کولاس قائم
short scope buoy U بویه شناور قائم
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
vertical photograph U عکس هوایی قائم
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
right cone U مخروط قائم [ریاضی]
surrogate U قائم مقام شدن
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
vertical deformation U تغییر شکل قائم
upload U همنه قائم نیرو
wedge U اسکنه کولاس قائم
wedged U اسکنه کولاس قائم
wedges U اسکنه کولاس قائم
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
mercator chart U نقشه قائم الزاویه
deputy U قائم مقام جانشین
sheathing U تخته بندی قائم
consular agent U قائم مقام کنسول
deputy minister U قائم مقام وزیر
commercial representative U قائم مقام تجارتی
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
ablique coordinates U دستگاه مختصات قائم
deputy U نایب قائم مقام
deputies U نایب قائم مقام
deputies U قائم مقام جانشین
legs U ساق مثلث قائم الزاویه
leg U ساق مثلث قائم الزاویه
subrogate U قائم مقام تعیین کردن
hypotenuse U وتر مثلث قائم الزاویه
substituted U قائم مقام جایگزین کردن
vicarial U وابسته به خلیفه قائم مقامی
plane of departure U سطح قائم مسیر گلوله
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
substituting U قائم مقام جایگزین کردن
substitute U قائم مقام جایگزین کردن
plumb U سطح قائم صفحه شاغول
hypotenuses U وتر مثلث قائم الزاویه
deputy primeminister U قائم مقام نخست وزیر
universal transverse mercator U سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
zenith U اوج محور قائم بر افق نقاط
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
raking U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rakes U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rake U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
x plate U صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
upload U نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
ventral U تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
compounding a felony U سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
h engine U موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
distortion U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
distortions U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
internunico U فرستاده پاپ قائم مقام نماینده پاپ
loft bombing U بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
transverse mercator U سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور
vertical sand drainage U زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com