Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
millibar
U
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
Other Matches
tons
U
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
fathoming
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathomed
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathom
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoms
U
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
ton
U
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
metric hundredweight
U
واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
cabled
U
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable
U
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
verst
U
واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
bar
U
واحد فشار
bars
U
واحد فشار
fluid dram
U
واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
inch
U
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
footcandle
U
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
inching
U
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inched
U
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inches
U
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
atmospheres
U
واحد فشار هوا
atmosphere
U
واحد فشار هوا
gal
U
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gals
U
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
wind beam
U
تیری که در برابر مقاومت فشار باد طرح ریزی میشود
barye
U
واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار
lumen
U
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
microbar
U
واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
sthene
U
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
vapor pressure
U
فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
pressure cabin
U
بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
cwts
U
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwt
U
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
man hour
U
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
howitzer
U
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
thousandths
U
هزارم
thousandth
U
هزارم
milli
U
یک هزارم
thousandth
U
یک هزارم
thousandths
U
یک هزارم
grammes
U
یک هزارم کیلوگرم
milligram
U
یک هزارم گرم
milligrammes
U
یک هزارم گرم
milligrams
U
یک هزارم گرم
gram
U
یک هزارم کیلوگرم
Ms
U
یک هزارم ثانیه
millitre
U
یک هزارم لیتر
grams
U
یک هزارم کیلوگرم
millibar
U
یک هزارم فشارجو
millimeters
U
یک هزارم متر
millimetre
U
یک هزارم متر
millimetres
U
یک هزارم متر
msec
U
هزارم ثانیه
millifarad
U
یک هزارم فاراد
millisecond
U
یک هزارم ثانیه
millivolt
U
یک هزارم ولت
millisecond
U
هزارم ثانیه
milliroentgen
U
یک هزارم رونتگن
millimicron
U
یک هزارم میکرون
milliampere
U
یک هزارم امپر
milliliter
U
یک هزارم لیتر
milligramme
U
یک هزارم گرم
doubled
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
gramme
U
یک هزارم کیلو گرم
Ms
U
یک هزارم ثانیه illiSecond
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
densities
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
f
U
معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
morpheme
U
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
U
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
milliampere
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
functional unit
U
واحد در حال کار واحد تابعی
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sensitive to corrosion
U
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
triplicate
U
سه برابر سه برابر کردن
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
splash proof enclosure
U
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
equalling
U
برابر
paripassu
U
برابر
one hundred times as many
U
صد برابر
equals
U
برابر
ninefold
U
نه برابر
level with each other
U
برابر
doubled up
U
دو برابر
sixfold
U
شش برابر
doubled
U
دو برابر
as much a
U
دو برابر
double
U
دو برابر
one fold
U
یک برابر
bracketed
U
برابر
tantamount
U
برابر
identical
U
برابر
he is twice the man he was
U
دو برابر
equal
U
برابر
even
<adj.>
U
برابر
symmetric
U
برابر
eq
U
برابر با
vs
U
در برابر
square
U
برابر
squared
U
برابر
abreast
U
برابر
for
U
در برابر
versus
U
در برابر
homological
U
برابر
decuple
U
ده برابر
triples
U
سه برابر
tripled
U
سه برابر
triple
U
سه برابر
tenfold
U
ده برابر
sextuple
U
شش برابر
three fold
U
سه برابر
tripling
U
سه برابر
squares
U
برابر
squaring
U
برابر
opposites
U
برابر
two fold
U
دو برابر
euqal
U
برابر
opposite
U
برابر
equaling
U
برابر
equipollent
U
برابر
breasts
U
برابر
threefold
U
سه برابر
breast
U
برابر
equaled
U
برابر
equalled
U
برابر
octuple
U
هشت برابر
equivalents
U
برابر مشابه
antitheses
U
برابر نهاده
deuce
U
برابر درامتیاز 04
fair play
U
شرایط برابر
counterbalances
U
نیروی برابر
equilateral
U
دو پهلو برابر
doubled
U
دو برابر بزرگتر
sextuple
U
شش برابر کردن
doubled up
U
: دو برابر دوتا
trebled
U
سه برابر کردن
manifold
U
چند برابر
trebling
U
سه برابر کردن
prallelize
U
برابر کردن
peer to each other
U
برابر با یکدیگر
treble
U
سه برابر کردن
doubled up
U
دو برابر بزرگتر
parallelize
U
برابر کردن
doubled up
U
اندازه دو برابر
par
U
برابر کردن
doubled up
U
دو برابر کردن
counterbalance
U
نیروی برابر
counterbalanced
U
نیروی برابر
doubled
U
اندازه دو برابر
equalling
U
برابر مساوی
quadraple
U
چهار برابر
triple precision
U
دقت سه برابر
parallelling
U
برابر خط موازی
triple precision
U
با دقت سه برابر
level
U
سطح برابر
leveled
U
سطح برابر
levelled
U
سطح برابر
levels
U
سطح برابر
quintuple
U
پنج برابر
triplex
U
سه برابر کردن
equals
U
برابر مساوی
parallel
U
برابر خط موازی
equalled
U
برابر مساوی
paralleled
U
برابر خط موازی
equaling
U
برابر مساوی
reduplicate
U
دو برابر کردن
paralleling
U
برابر خط موازی
triply
U
بطور سه برابر
parallelled
U
برابر خط موازی
trebly
U
بطور سه برابر
identical
U
کاملا" برابر
treble our casualties
U
سه برابر تلفات ما
peer
U
برابر بودن با
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com