Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
si unites
U
واحدهای SI
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
partition
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
hardware
U
واحدهای فیزیکی
assembly
U
کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
discrete
U
که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
metric system
U
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
emu
U
واحدهای الکترومغناطیسی
emus
U
واحدهای الکترومغناطیسی
absolute electrical units
U
واحدهای الکتریکی مطلق
alternative unit
U
واحدهای دیگر
atomistic society
U
واحدهای کوچک تولیدی
backward read
U
یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
budgetary control
U
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived units
U
واحدهای فرعی
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
electromagnetic units
U
واحدهای الکترومغناطیسی
engineering units
U
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
federal government
U
دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
functional units of a computer
U
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
fundamental unit
U
واحدهای اصلی
international call
U
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international units
U
واحدهای جهانی برق
main line program
U
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
planck law
U
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
practical unit
U
واحدهای عملی
recommend units
U
واحدهای پیشنهادی
units of measurment
U
واحدهای اندازه گیری
warp set
U
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com