English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
labiate U وابسته بگیاهان لب شکافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fissiped U سم شکافته جانور سم شکافته
artiodactylous U سم شکافته
laciniate U شکافته
laciniated U شکافته
cloven hoofed U سم شکافته
furcate U از هم شکافته
artiodactyl U سم شکافته
bifid U شکافته
parted U شکافته
cloven footed U سم شکافته
cloven U شکافته
pedatifid U شکافته
reft U شکافته
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
artiodactyl U دارای سم شکافته
artiodactylous U دارای سم شکافته
labium U لب شکافته گلبرگ
furcate U از هم شکافته شدن
fissidactyl U پنجه شکافته
split-screen U صفحه شکافته
split screen U صفحه شکافته
fissiped U پنجه شکافته
cut in U چاک خورده شکافته
forked U چنگال مانند شکافته
the cow parts the hoofs U گاو سمهای شکافته دارد
exploded view U منظره شکافته شده مدل بریده
labiate U دارای گلی که لبه جامش شکافته
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
labiate U لب شکافته کردن لب دار کردن
surface of rupture U سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
belonging U وابسته ها
aquatic U وابسته به اب
diphtheric U وابسته به
elysian U وابسته به
dependent U وابسته
monitorial U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
attributable U وابسته به
affiliating U وابسته
adjective U وابسته
appurtenant U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
syncop U وابسته به غش
cantabrigian U وابسته به
federate U وابسته
carpal U وابسته به مچ
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
pertianing U وابسته
thereof U وابسته به ان
adjectives U وابسته
attendants U وابسته
attendant U وابسته
affiliates U وابسته
attache U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
of kin U وابسته
pertinent U وابسته
congenerous U وابسته
akin U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
tuitionary U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
hanger on U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
correspondent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
contingents U وابسته
contingent U وابسته
elfin U وابسته به جن
germane U وابسته
pyretic U وابسته به تب
israelitish U وابسته به
messianic U وابسته به
attached U وابسته
wedded U وابسته
relevant U وابسته
sexual organs U وابسته به
interdependent U وابسته
correspondents U وابسته
pertaining U وابسته
subordinate U وابسته
subordinates U وابسته
relative U وابسته
subordinated U وابسته
subordinating U وابسته
levitical U وابسته به
febile U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
seminal U وابسته به منی
psychologic U وابسته به روانشناسی
municipal U وابسته بشهرداری
army attache U وابسته زمینی
perigeal U وابسته به حضیضی
perigean U وابسته به حضیضی
pharisaic U وابسته به فریسی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
programmatic U وابسته به پروگرام
petiolar U وابسته به برگدم
promethean U وابسته به پرومیتوس
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
petrologic U وابسته به سنگ
peruvian U وابسته به پرو
perlitic U وابسته به مروارید
army attache U وابسته نظامی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
provencal U وابسته بشهر
puberal U وابسته به بلوغ
astronautical U وابسته به فضانوردان
homicidal U وابسته به ادمکشی
attache U وابسته نظامی
photographic U وابسته به عکاسی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
solar U وابسته بخورشید
rectal U وابسته به مقعد
rectorial U وابسته به rector
surgical U وابسته به جراحی
periclean U وابسته به پریکلس
porcine U وابسته بخوک
pygmean U وابسته به پیگمی ها
pubertal U وابسته به بلوغ
investigatory U وابسته به رسیدگی
scientific U وابسته بعلم
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
menstrual U وابسته به قاعده گی
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
associated company U شرکت وابسته
auditive U وابسته به شنوایی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
potamic U وابسته به رودها
pleural U وابسته به شامه شش
platinic U وابسته به پلاتین
nasal U وابسته به منخرین
landed U وابسته بزمین
nasal U وابسته به بینی
plumbous U وابسته به سرب
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
preemptive U وابسته به پیشدستی
pistillary U وابسته به مادگی گل
piscatory U وابسته به صیدماهی
pessimistic U وابسته به بدبینی
mission U وابسته به ماموریت
missions U وابسته به ماموریت
naval U وابسته به کشتی
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com