English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nasopalatal U وابسته بکام و بینی
nasopalatine U وابسته بکام و بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
palatine U وابسته بکام یا سقف دهن
palsgrave U کام وابسته بکام یا سقف دهن
nasal U وابسته به بینی
nasolabial U وابسته به لب و بینی
rhinal U وابسته به بینی
nassal U وابسته به بینی
oculonasal U وابسته بچشم و بینی
narial U وابسته به سوراخ بینی
previsional U وابسته به پیش بینی
previsionary U وابسته به پیش بینی
rhiopharyngeal U وابسته به بینی وگلوگاه
gastroscopic U وابسته بمعده بینی
nasofrontal U وابسته به بینی و پیشانی
nasoethmoidal U وابسته به بینی و استخوان غربالی
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
astrologic U وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic U وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
palatal letters U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
palatals U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum U حفرههای بینی پره بینی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
night bilndness U شب بینی
palmistry U کف بینی
cross eye U دو بینی
noses U بینی
mucus of the nose U اب بینی
graphology U خط بینی
nose U بینی
nasally U از بینی
nozzle U بینی
nozzles U بینی
cross eye U کج بینی
double vision U دو بینی
snot U اب بینی
neb U بینی
snoot U بینی
snivelling U اب بینی
rheum U اب بینی
snivelled U اب بینی
rhinologist U بینی
snivel U اب بینی
sniveling U اب بینی
chiromancy U کف بینی
snivels U اب بینی
the handle of the face U بینی
sniveled U اب بینی
pecker U بینی
hand reading U کف بینی
outsight U برون بینی
ozena U قرحه بینی
vibrissa U موی بینی
otoscopy U گوش بینی
self imprtance U خود بینی
expectations U پیش بینی
sniffing U بینی گرفتن
caution U پیش بینی
stereoscopic U برجسته بینی
noses U بینی اسب
scintillating scotoma U اخگر بینی
spectroscopy U طیف بینی
spectroscope U طیف بینی
sniffs U بینی گرفتن
expectation U پیش بینی
ornithoscopy U مرغ بینی
nasoscope U بینی بین
forecasted U پیش بینی
world view U جهان بینی
outsight U فاهر بینی
xanthopsia U زرد بینی
forecast U پیش بینی
nose U بینی اسب
second sight U روشن بینی
astronomy U طالع بینی
second sight U دور بینی
night bilndness U روز بینی
prognostication U پیش بینی
anticipation U پیش بینی
nasute U گنده بینی
weltanschauung U جهان بینی
forecasts U پیش بینی
to read people's hands U کف بینی کردن
astrology U طالع بینی
astrology U اختر بینی
finesse U نکته بینی
retinoscopy U شبکیه بینی
pregiurement U پیش بینی
prognostications U پیش بینی
rhinology U بینی شناسی
rhinoscope U بینی نگر
prevision U پیش بینی
the tip of the nose U نوک بینی
the two nostrils U دو سوراخ بینی
prospectiveness U پیش بینی
precautions U پیش بینی
soothsaying U فال بینی
introspection U باطن بینی
priggism U اندک بینی
telegnosis U غیب بینی
priggery U خود بینی
quillet U باریک بینی
polyopia U چند بینی
microscopic U ذره بینی
strology U زایجه بینی
perdict U پیش بینی
snuffer U سوراخ بینی
hook nosed U دارای بینی کج
cautions U پیش بینی
cautioning U پیش بینی
hook-nosed U دارای بینی کج
cautioned U پیش بینی
sniff U بینی گرفتن
perspicuity U روشن بینی
perspicuity U تیز بینی
precaution U پیش بینی
platyrrhine U پهن بینی
subtility U باریک بینی
soothsayer U فال بینی
rhiopharyngeal U بینی حلقی
nostrils U سوراخ بینی
nostril U سوراخ بینی
sniffed U بینی گرفتن
myopy U نزدیک بینی
localism U کوته بینی
preparations U پیش بینی
preparation U پیش بینی
realism U واقع بینی
objectivity U واقع بینی
subtlety U باریک بینی
subtleties U باریک بینی
lenticular U ذره بینی
insolence U خود بینی
inferiority complexes U خود کم بینی
inferiority complex U خود کم بینی
laryngoscopy U حنجره بینی
long siht U دور بینی
lookahead U پیش بینی
mucus of the nose U مخاط بینی
moon blindness U روز بینی
microscopy U ریز بینی
microscopy U ذره بینی
stricture U باریک بینی
strictures U باریک بینی
abdominos'copy U شکم بینی
megalopsis U درشت بینی
megalopsia U درشت بینی
macropsia U درشت بینی
keenness of sight U تیز بینی
isomorphism U هم ریخت بینی
revisions U باز بینی
revision U باز بینی
fastidiousness U باریک بینی
false pride U خود بینی
clear sightedness U روشن بینی
conchoscope U بینی بین
arrangements U پیش بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com