English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
neronian U وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
romanesque U رومی وابسته به تمدن رومی
popish U وابسته بکاتولیک رومی
praetorian U وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
Romans U رومی
Roman U رومی
ogive U رومی
Roman numeral U اعداد رومی
hart wort U انجدان رومی
arm roll and grapevine U بغل رومی
domus U سرای رومی
acrus U طاق رومی
Roman numerals U ارقام رومی
legion U سپاه رومی
ogive U طاق رومی
excubitorium U خوابگاه رومی
carcer U آماجگاه رومی ها
oilstone U سنگ رومی
pimpernel U بادیان رومی
legions U سپاه رومی
cavy U ارنب رومی
Latin cross U صلیب رومی
mastic U کندر رومی
lyra U چنگ رومی
romanic U زبان رومی
romanesque vault U طاق رومی
romish U رومی وار
lovage U انجدان رومی
romanesque U بسبک رومی
romanesque U ازنژاد رومی
lyrae U چنگ رومی
steelyard U قپان رومی
celtic nard U سنبل رومی
mountian spinach U اسفناج رومی
greek catholic U عضوکلیسای کاتولیک رومی
colonica U خانه های رومی
false ogive U سپر رومی گلوله
castrum U [کمپ نیروهای رومی]
colonia U خانه های رومی
neo romanesque U رومی وار نوین
anise U بادیان رومی انیسون
leg ride and far leg hook U بغل رومی بااستفاده از پا
Roman U لاتین حروف رومی
caldarium U گرمخانه در حمام رومی
Roman numeral U عدد رومی [ریاضی]
hollow square U [گچ بری هرمی رومی]
romanic U متکلم بزبان رومی
Romans U لاتین حروف رومی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
ogive arch U طاق رومی قوس جناغی
double cone U [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
hypaethrum U [پنجره نیم گرد کوچک رومی]
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
cavaedium U [پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation U واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
Hirsau style U [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
knotted shaft U [ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Frigi darium U [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
aniseed U تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage U انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
ides U روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
ogive U طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
fasces U یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Roman law U مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
papalize U پاپ ماب کردن رومی کردن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
diphtheric U وابسته به
appurtenant U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pertinent U وابسته
hanger on U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
of kin U وابسته
attache U وابسته
interdependent U وابسته
correspondent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
elfin U وابسته به جن
relevant U وابسته
elysian U وابسته به
pertaining U وابسته
germane U وابسته
pyretic U وابسته به تب
attendant U وابسته
attendants U وابسته
messianic U وابسته به
tuitionary U وابسته به
related U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
cephalic U وابسته به سر
attached U وابسته
relative U وابسته
pertianing U وابسته
riverrine U وابسته به
thereof U وابسته به ان
carpal U وابسته به مچ
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
subordinates U وابسته
syncop U وابسته به غش
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
israelitish U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
febile U وابسته به تب
contingent U وابسته
contingents U وابسته
sexual organs U وابسته به
belonging U وابسته ها
subordinate U وابسته
dependants U وابسته
dependant U وابسته
dependent U وابسته
levitical U وابسته به
attributable U وابسته به
subordinated U وابسته
wedded U وابسته
subordinating U وابسته
correspondents U وابسته
monitorial U وابسته به
photic U وابسته به نوروروشنایی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
pubertal U وابسته به بلوغ
materialistic U وابسته به مادیات
marine U وابسته به دریانوردی
ranine U وابسته به وزغ
photic U وابسته به تولیدنور
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
paralytic U وابسته به فلج
balsamic U وابسته به بلسان
structural U وابسته به ساختمان
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
perigean U وابسته به حضیضی
avian U وابسته به مرغان
bacchanal U وابسته به باکوس
generic U وابسته به تیره
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
paralytics U وابسته به فلج
bacterial U وابسته به باکتری
perlitic U وابسته به مروارید
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
municipal U وابسته بشهرداری
rectorial U وابسته به rector
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com