English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
galactic U وابسته به کهکشان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
galactic noise U تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
barred spiral galaxy U کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
jacob's ladder U کهکشان
vexatious lactea U کهکشان
galaxies U کهکشان
galaxy U کهکشان
Milky Way U کهکشان
island universe U کهکشان
the milky way U کهکشان
typical galaxy U کهکشان نمونه
metagalaxy U ماورای کهکشان
supergalaxy U کهکشان بزرگ
irregular galaxy U کهکشان نامنتظم
proto galaxy U کهکشان اولیه
Milky Way U راه کهکشان
spiral galaxy U کهکشان مارپیچی
elliptical galaxy U کهکشان بیضوی
elliptical galaxy U کهکشان بیضی گون
milky way galaxy U کهکشان راه شیری
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable U وابسته به
attendant U وابسته
attache U وابسته
belonging U وابسته ها
subordinates U وابسته
elysian U وابسته به
attendants U وابسته
relative U وابسته
commissarial U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
subordinating U وابسته
thereof U وابسته به ان
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
comprador U وابسته
levitical U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
congenerous U وابسته
riverrine U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
pertinent U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
related U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
monitorial U وابسته به
dependent U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
diphtheric U وابسته به
affiliate U وابسته
subordinated U وابسته
hanger on U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
elfin U وابسته به جن
attached U وابسته
israelitish U وابسته به
relevant U وابسته
wedded U وابسته
federating U وابسته
federates U وابسته
cephalic U وابسته به سر
messianic U وابسته به
pertianing U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
carpal U وابسته به مچ
interdependent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
germane U وابسته
febile U وابسته به تب
contingents U وابسته
syncop U وابسته به غش
appurtenant U وابسته
sexual organs U وابسته به
adjectives U وابسته
tuitionary U وابسته به
contingent U وابسته
subordinate U وابسته
akin U وابسته
of kin U وابسته
pertaining U وابسته
adjective U وابسته
altitudinal U وابسته به اوج
piscatory U وابسته به ماهیگیری
piscatorial U وابسته به صیدماهی
auricular U وابسته بشنوایی
air attache U وابسته هوایی
army attache U وابسته زمینی
petrologic U وابسته به سنگ
associated company U شرکت وابسته
piscatory U وابسته به صیدماهی
perigean U وابسته به حضیضی
pistillary U وابسته به مادگی گل
astronautical U وابسته به فضانوردان
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
analphabetic U وابسته به بیسوادی
antichristian U وابسته به دجال
petiolar U وابسته به برگدم
archimedean U وابسته به ارشمیدس
anginal U وابسته به گلودرد
attache U وابسته نظامی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
army attache U وابسته نظامی
photic U وابسته به تولیدنور
aortal U وابسته بشاهرگ
auditive U وابسته به شنوایی
aortic U وابسته بشاهرگ
photic U وابسته به نوروروشنایی
perlitic U وابسته به مروارید
peruvian U وابسته به پرو
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
affiliated company U شرکت وابسته
jugulars U وابسته بوریدوداجی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
psychologic U وابسته به روانشناسی
puberal U وابسته به بلوغ
seminal U وابسته به منی
pubertal U وابسته به بلوغ
municipal U وابسته بشهرداری
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
provencal U وابسته بشهر
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
pygmean U وابسته به پیگمی ها
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
pharisaic U وابسته به فریسی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
scientific U وابسته بعلم
rectal U وابسته به مقعد
rectorial U وابسته به rector
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
rhinal U وابسته به بینی
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
homicidal U وابسته به ادمکشی
ranine U وابسته به وزغ
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
subversion U وابسته به خرابکاری
social U وابسته بجامعه
landed U وابسته بزمین
generic U وابسته به تیره
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
pocky U وابسته به ابله
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com