English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hellenistic U وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sapphic U وابسته بشاعره یونانی "سافو"
Deinocrates U [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
ionian U وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
hellenism U یونانی مابی اداب یونانی
grecism U طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenize U یونانی کردن یونانی ماب کردن
grecian U یونانی
Greek U یونانی
pythagorean U یونانی
Greeks U یونانی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
hellenization U یونانی شدن
hellenism U اصطلاح یونانی
hellene U یونانی خالص
grecism U اصطلاح یونانی
grecize U یونانی وارکردن
phihellenic U یونانی دوست
greek text U متن یونانی
graecism U فرهنگ یونانی
graecism U اصطلاح یونانی
greek gift U هدیه یونانی
larchagaric U اگاریکون یونانی
labyrinthine fret U نقش یونانی
key pattern U زبانه یونانی
key pattern U زنجیره یونانی
aphrodite U ونوس یونانی
pyrrhonism U فلسفه یونانی
poison hemlock U شوکران یونانی
Greek architecture U معماری یونانی
crepidoma U سکو [در ساختمان یونانی]
grecize U یونانی ماب کردن
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
solon U سولن مقنن یونانی
mu U نام حرف یونانی
acephalo U پیشوندیست یونانی بمعنی
planform U قهرمان یونانی جنگ تروا
phi U حرف ف درالفبا یونانی
he is of greek origin U اصلش یونانی است
he is of greek origin U اصلا یونانی است
he has small greek U کمی یونانی میداند
lambdoidal U حرف لام در یونانی
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
erato U غزل و شعر عشقی یونانی
hippodrome U [میدان اسب دوانی یونانی]
gamma U حرف سوم الفبای یونانی
gammas U حرف سوم الفبای یونانی
epsilon U پنجمین حرف الفبای یونانی
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
deltas U حرف چهارم زبان یونانی
delta U حرف چهارم زبان یونانی
beta U دومین حرف الفبای یونانی
lambda U یازدهمین حرف الفبای یونانی
tenuis U علامت مکث و وقفه در یونانی
betas U دومین حرف الفبای یونانی
alpha U حرف اول الفبای یونانی
ajax U قهرمان یونانی جنگ تروا
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
nu U سیزدهمین حرف الفبای یونانی
grecize U یونانی ماب یایونانی وارشدن
zeus U زاوش رئیس خدایان یونانی
theseus U قهرمان یونانی فاتح امازون ها
ihs U مخفف کلمه یونانی عیسی
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
choragic U [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
alphas U حرف اول الفبای یونانی
iota U حرف نهم الفبای یونانی نقطه
eros U نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
greek cross U صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ulysses U اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
pi U حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
AC U و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
upsilon U نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
tetr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra U پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
Oedipus U ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Symbol font U نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odysseys U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
pleiades U هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa U حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
plantar U وابسته به کف پا
febile U وابسته به تب
attendants U وابسته
attendant U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
germane U وابسته
elysian U وابسته به
attributable U وابسته به
belonging U وابسته ها
aquatic U وابسته به اب
levitical U وابسته به
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
related U وابسته
pertianing U وابسته
of kin U وابسته
monitorial U وابسته به
hanger on U وابسته
wedded U وابسته
federating U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
israelitish U وابسته به
dependent U وابسته
federate U وابسته
pertaining U وابسته
interdependent U وابسته
elfin U وابسته به جن
thereof U وابسته به ان
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
relative U وابسته
appurtenant U وابسته
contingent U وابسته
correspondent U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
comprador U وابسته
riverrine U وابسته به
subordinate U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
commissarial U وابسته به
correspondents U وابسته
congenerous U وابسته
contingents U وابسته
carpal U وابسته به مچ
syncop U وابسته به غش
sexual organs U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
attached U وابسته
pertinent U وابسته
relevant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
messianic U وابسته به
diphtheric U وابسته به
subordinating U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
subordinates U وابسته
cantabrigian U وابسته به
tuitionary U وابسته به
attache U وابسته
subordinated U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
cellulosic U وابسته بسلولز
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
tetanal U وابسته به کزاز
hydrologic U وابسته به اب شناسی
hydrological U وابسته به خواص اب
hygroscopic U وابسته به نم نما
cephalalgic U وابسته بسردرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com