English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tetanal U وابسته به کزاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tetanus U کزاز
tethanus U کزاز
tetany U کزاز عضلات
catalepsy U کزاز [پزشکی]
tetanus U کزاز [پزشکی]
lockjaw U کزاز [پزشکی]
lockjaw U تتانوس [کزاز] [پزشکی]
tetanus U تتانوس [کزاز] [پزشکی]
catalepsy U تتانوس [کزاز] [پزشکی]
emprosthotonos U پیشامدگی بدن بواسطه کزاز
lockjaw U قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependants U وابسته
pyretic U وابسته به تب
dependant U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
israelitish U وابسته به
federating U وابسته
riverrine U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
thereof U وابسته به ان
cephalic U وابسته به سر
levitical U وابسته به
commissarial U وابسته به
comprador U وابسته
congenerous U وابسته
subordinate U وابسته
federates U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
pertaining U وابسته
of kin U وابسته
hanger on U وابسته
interdependent U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
aquatic U وابسته به اب
monitorial U وابسته به
elfin U وابسته به جن
pertianing U وابسته
febile U وابسته به تب
federated U وابسته
federate U وابسته
attributable U وابسته به
diphtheric U وابسته به
pertinent U وابسته
related U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
elysian U وابسته به
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
belonging U وابسته ها
wedded U وابسته
correspondents U وابسته
germane U وابسته
attached U وابسته
dependent U وابسته
syncop U وابسته به غش
sexual organs U وابسته به
messianic U وابسته به
correspondent U وابسته
attache U وابسته
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
relevant U وابسته
contingents U وابسته
tuitionary U وابسته به
contingent U وابسته
appurtenant U وابسته
relative U وابسته
ichthyic U وابسته به ماهی
materialistic U وابسته به مادیات
iatric U وابسته به پزشکی
idiographic U وابسته به مجاز
haemic U وابسته بخون
icarian U وابسته به ایکاروس
indic U وابسته به هند
paralytic U وابسته به فلج
generic U وابسته به تیره
prefectoral U وابسته به اداری
paralytics U وابسته به فلج
incorporative U وابسته به الحاق
humnanist U وابسته به بشردوستی
gregorian U وابسته به گریگوری
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
gular U وابسته به مری
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
emotive U وابسته به احساسات
landed U وابسته بزمین
hematic U وابسته به خون
hippocratic U وابسته به طب بقراط
homeric U وابسته به هومر
horatian U وابسته به هوراس
anginal U وابسته به گلودرد
hunnish U وابسته به هونها
hyperbolic U وابسته به هذلولی
hydrologic U وابسته به اب شناسی
hydrological U وابسته به خواص اب
hygroscopic U وابسته به نم نما
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
gnomonic U وابسته به شاخص
connubial U وابسته به زناشویی
indonesian U وابسته به اندونزی
iraqi U وابسته به عراق
nasal U وابسته به بینی
oratorical U وابسته به سخنرانی
focal U وابسته بکانون
irrigational U وابسته به ابیاری
isthmian U وابسته به باریکه
isthmic U وابسته به باریکه
jesuitic U وابسته به یسوعیون
planetary U وابسته به سیاره
social U وابسته بجامعه
kufic U وابسته به کوفه
lactic U وابسته به شیر
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
laryngeal U وابسته بنای
iranian U وابسته به ایران
interrogatory U وابسته به سئوال
nasal U وابسته به منخرین
inferential U وابسته به استنتاج
inflexional U وابسته به صرف
infusorial U وابسته به نمرویان
inhibitive U وابسته به جلوگیری
inner directed U درون وابسته
inspectoral U وابسته به بازرس ها
intercollegiate U وابسته بکالج ها
interferential U وابسته به دخالت
internuptial U وابسته به عروسی
interoceptive U وابسته به احشاء
marines U وابسته به دریانوردی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
marine U وابسته به دریانوردی
maritime U وابسته بدریانوردی
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
laryngitic U وابسته به نای
glandulous U وابسته به غدد
cellulosic U وابسته بسلولز
darky U وابسته به نژادسیاه
attache U وابسته نظامی
cycloidal U وابسته به دایره
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cuticular U وابسته به پوست
cufic U وابسته به کوفه
corneal U وابسته به قرنیه
congestive U وابسته به تراکم
deathy U وابسته بمردن
deltaic U وابسته به دلتا
diaconal U وابسته بشماس
associated company U شرکت وابسته
device dependent U وابسته به دستگاه
astronautical U وابسته به فضانوردان
dermatic U وابسته به زیرپوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com