English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
antediluvian U وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
diluvial U وابسته به طوفان نوح طوفانی
diluvian U وابسته به طوفان نوح طوفانی
procellarian U وابسته به جنس مرغ طوفان یا مرغ باران
Other Matches
post diluvian U زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
sandstorms U طوفان شن
flooding U طوفان
deluge U طوفان
deluged U طوفان
deluges U طوفان
flooded U طوفان
floods U طوفان
toucan U طوفان
storm U طوفان
stormed U طوفان
the stom raged itself out U طوفان
storming U طوفان
storms U طوفان
deluging U طوفان
sandstorm U طوفان شن
flood U طوفان
gales U طوفان
gale U طوفان
hurricanes U طوفان
hurricane U طوفان
cataclysm U طوفان
cataclysms U طوفان
toucans U طوفان
rainstorms U طوفان باران
tornadoes U طوفان پیچنده
rainstorm U طوفان باران
squalls U طوفان باد
squall U طوفان باد
thunderstorms U طوفان تندری
tornados U طوفان پیچنده
thunderstorm U طوفان تندری
tornado U طوفان پیچنده
magnetic strom U طوفان مغناطیسی
hurricane U طوفان دریایی
stormproof window U پنجره ضد طوفان
petrel U مرغ طوفان
storm smear U پراکندگی طوفان
storm lane U گذرگاه طوفان
line storm U طوفان مستقیم
adrift دستخوش طوفان
hurricanes U طوفان دریایی
sand storm U طوفان ریگ
cyclones U طوفان موسمی
cyclone U طوفان موسمی
mother cary's chicken U مرغ طوفان
wester U طوفان غربی
weathering U طوفان هوا
hail storm U طوفان تگرگ
northwester U طوفان شمال غربی
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
hailstorm U طوفان یا رگبار تگرگ
the storm raved itself out U طوفان غریدوغریدتا فرونشست
procellarian U جنس مرغ طوفان
maelstrom U طوفان یا گرداب شدید
hailstorms U طوفان یا رگبار تگرگ
postdiluvian U بعد از طوفان نوح
storm clcud U ابر طوفان دار
storm card U طوفان نمای دریایی
snifter U طوفان شدید وزش سخت
fulmar U مرغی مانند مرغ طوفان
ship fever U طوفان سخت در دریای چین
The massive storm has moved across Iceland. U این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
mallemuck U مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
sferics U دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
wind shake U تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
outride U دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
helmcloud U ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
pintado U مرغ فرعون یکجور مرغ طوفان
deluging U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
flurries U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
deluge U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluged U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluges U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
hail U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailed U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailing U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hails U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
of kin U وابسته
tuitionary U وابسته به
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
germane U وابسته
affiliate U وابسته
commissarial U وابسته به
affiliates U وابسته
attendants U وابسته
attendant U وابسته
pertinent U وابسته
appurtenant U وابسته
thereof U وابسته به ان
cephalic U وابسته به سر
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
syncop U وابسته به غش
pyretic U وابسته به تب
attached U وابسته
sexual organs U وابسته به
attache U وابسته
elfin U وابسته به جن
interdependent U وابسته
belonging U وابسته ها
dependent U وابسته
pertianing U وابسته
attributable U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
related U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
affiliating U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
riverrine U وابسته به
federating U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
carpal U وابسته به مچ
akin U وابسته
cantabrigian U وابسته به
federates U وابسته
pertaining U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
affiliated U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinate U وابسته
subordinating U وابسته
contingent U وابسته
dependants U وابسته
subordinates U وابسته
wedded U وابسته
subordinated U وابسته
relative U وابسته
israelitish U وابسته به
correspondents U وابسته
elysian U وابسته به
dependant U وابسته
monitorial U وابسته به
contingents U وابسته
correspondent U وابسته
hanger on U وابسته
diphtheric U وابسته به
levitical U وابسته به
messianic U وابسته به
relevant U وابسته
generic U وابسته به تیره
potamic U وابسته به رودها
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
landed U وابسته بزمین
maritime U وابسته بدریانوردی
preemptive U وابسته به حق شفعه
irrigational U وابسته به ابیاری
gular U وابسته به مری
iranian U وابسته به ایران
paralytics U وابسته به فلج
oratorical U وابسته به سخنرانی
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
paralytic U وابسته به فلج
iraqi U وابسته به عراق
materialistic U وابسته به مادیات
haemic U وابسته بخون
interrogatory U وابسته به سئوال
connubial U وابسته به زناشویی
predial or prae U وابسته به زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com