English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pre exiliant U وابسته به پیش از جلای بابل
pre exilic U وابسته به پیش از جلای بابل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
post exilic U وابسته به پس از جلای بابل
postexilian U وابسته به پس از جلای بابل
Other Matches
the exile U جلای بابل
exilian U وابسته بجلای بابل
preexilian U وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
preexilic U وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
babylon U شهر بابل قدیم
babel U شهر و برج قدیم بابل
shekel U واحد وزن وپول بابل قدیم
expatriation U جلای وطن
exterior varnish U جلای خارجی
metallic lustre U جلای فلز
exiles U جلای وفن
metallic luster U جلای فلزی
deportation U جلای وطن
shellac varnish U جلای شلاک
exile U جلای وفن
exiling U جلای وفن
exiled U جلای وفن
nail polish U رنگ و جلای ناخن
to expatriate oneself U جلای میهن کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elysian U وابسته به
levitical U وابسته به
subordinates U وابسته
monitorial U وابسته به
dependent U وابسته
diphtheric U وابسته به
belonging U وابسته ها
subordinating U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
appurtenant U وابسته
federating U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
cephalic U وابسته به سر
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
interdependent U وابسته
attache U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
tuitionary U وابسته به
of kin U وابسته
aquatic U وابسته به اب
attendant U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
thereof=of that U وابسته به ان
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
thereof U وابسته به ان
commissarial U وابسته به
syncop U وابسته به غش
attendants U وابسته
pertianing U وابسته
hanger on U وابسته
relevant U وابسته
attributable U وابسته به
febile U وابسته به تب
pertaining U وابسته
relative U وابسته
correspondents U وابسته
correspondent U وابسته
germane U وابسته
pyretic U وابسته به تب
elfin U وابسته به جن
sexual organs U وابسته به
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinate U وابسته
wedded U وابسته
attached U وابسته
israelitish U وابسته به
messianic U وابسته به
contingents U وابسته
contingent U وابسته
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
antichristian U وابسته به دجال
aortal U وابسته بشاهرگ
pubertal U وابسته به بلوغ
vital U وابسته به زندگی
seminal U وابسته به منی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
scientific U وابسته بعلم
photic U وابسته به نوروروشنایی
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
puberal U وابسته به بلوغ
aortic U وابسته بشاهرگ
pygmean U وابسته به پیگمی ها
municipal U وابسته بشهرداری
photic U وابسته به تولیدنور
psychologic U وابسته به روانشناسی
porcine U وابسته بخوک
army attache U وابسته نظامی
attache U وابسته نظامی
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
rhinal U وابسته به بینی
auditive U وابسته به شنوایی
surgical U وابسته به جراحی
petiolar U وابسته به برگدم
auricular U وابسته بشنوایی
peruvian U وابسته به پرو
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rectorial U وابسته به rector
petrologic U وابسته به سنگ
army attache U وابسته زمینی
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
associated company U شرکت وابسته
pharisaic U وابسته به فریسی
astronautical U وابسته به فضانوردان
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
oracular U وابسته به وحی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
rectal U وابسته به مقعد
homicidal U وابسته به ادمکشی
analphabetic U وابسته به بیسوادی
preemptive U وابسته به پیشدستی
paralytics U وابسته به فلج
generic U وابسته به تیره
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
oratorical U وابسته به سخنرانی
marines U وابسته به دریانوردی
focal U وابسته بکانون
planetary U وابسته به سیاره
programmatic U وابسته به پروگرام
landed U وابسته بزمین
promethean U وابسته به پرومیتوس
social U وابسته بجامعه
pessimistic U وابسته به بدبینی
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
preemptive U وابسته به حق شفعه
prefectoral U وابسته به اداری
prefectorial U وابسته به اداری
naval U وابسته به کشتی
press attache U وابسته مطبوعاتی
presbyterial U وابسته به کشیش ها
potamic U وابسته به رودها
maritime U وابسته بدریانوردی
missions U وابسته به ماموریت
marine U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
mission U وابسته به ماموریت
emotive U وابسته به احساسات
subversion U وابسته به خرابکاری
pleural U وابسته به شامه شش
human U وابسته بانسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com