English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nicotinic U وابسته به نیکوتین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nicotine U نیکوتین
addicted to nicotine <adj.> U معتاد به نیکوتین
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
interdependent U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
congenerous U وابسته
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
diphtheric U وابسته به
contingent U وابسته
correspondents U وابسته
affiliating U وابسته
pyretic U وابسته به تب
affiliates U وابسته
hanger on U وابسته
of kin U وابسته
pertianing U وابسته
monitorial U وابسته به
comprador U وابسته
subordinated U وابسته
subordinate U وابسته
subordinates U وابسته
dependant U وابسته
subordinating U وابسته
dependants U وابسته
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
attendants U وابسته
sexual organs U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
attributable U وابسته به
contingents U وابسته
relevant U وابسته
attached U وابسته
belonging U وابسته ها
aquatic U وابسته به اب
pertaining U وابسته
dependent U وابسته
tuitionary U وابسته به
elysian U وابسته به
thereof U وابسته به ان
israelitish U وابسته به
federating U وابسته
federated U وابسته
wedded U وابسته
federate U وابسته
federates U وابسته
levitical U وابسته به
relative U وابسته
germane U وابسته
correspondent U وابسته
attache U وابسته
affiliate U وابسته
adjectives U وابسته
appurtenant U وابسته
related U وابسته
messianic U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
riverrine U وابسته به
akin U وابسته
pertinent U وابسته
elfin U وابسته به جن
affiliated U وابسته
syncop U وابسته به غش
plantar U وابسته به کف پا
febile U وابسته به تب
adjective U وابسته
glandulous U وابسته به غدد
gnomonic U وابسته به شاخص
facultative U وابسته به faculty
haemic U وابسته بخون
gregorian U وابسته به گریگوری
floricultural U وابسته به گلکاری
far eastern U وابسته بخاوردور
gasolinic U وابسته به بنزین
fetal U وابسته به جنین
folkish U وابسته به فولکلور
folklorish U وابسته به فولکلور
geomantic U وابسته به رمالی
glandulose U وابسته به غدد
galilean U وابسته به گالیله
flexional U وابسته به صرف
faunistic U وابسته به جانوران
gerontic U وابسته به پیری
gular U وابسته به مری
intercollegiate U وابسته بکالج ها
inspectoral U وابسته به بازرس ها
inner directed U درون وابسته
inhibitive U وابسته به جلوگیری
materialistic U وابسته به مادیات
inflexional U وابسته به صرف
inferential U وابسته به استنتاج
indonesian U وابسته به اندونزی
interferential U وابسته به دخالت
internuptial U وابسته به عروسی
kufic U وابسته به کوفه
jesuitic U وابسته به یسوعیون
isthmic U وابسته به باریکه
irrigational U وابسته به ابیاری
iraqi U وابسته به عراق
iranian U وابسته به ایران
interrogatory U وابسته به سئوال
interoceptive U وابسته به احشاء
indic U وابسته به هند
incorporative U وابسته به الحاق
hyperbolic U وابسته به هذلولی
hunnish U وابسته به هونها
humnanist U وابسته به بشردوستی
horatian U وابسته به هوراس
homeric U وابسته به هومر
hippocratic U وابسته به طب بقراط
hematic U وابسته به خون
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
hydrologic U وابسته به اب شناسی
hydrological U وابسته به خواص اب
idiographic U وابسته به مجاز
ichthyic U وابسته به ماهی
isthmian U وابسته به باریکه
icarian U وابسته به ایکاروس
iatric U وابسته به پزشکی
tenruial U وابسته بتصدی
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
hygroscopic U وابسته به نم نما
infusorial U وابسته به نمرویان
attache U وابسته نظامی
air attache U وابسته هوایی
affiliated company U شرکت وابسته
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aerological U وابسته بهواشناسی
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
degenerative U وابسته به انحطاط
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
emotive U وابسته به احساسات
landed U وابسته بزمین
altitudinal U وابسته به اوج
analphabetic U وابسته به بیسوادی
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
astronautical U وابسته به فضانوردان
associated company U شرکت وابسته
army attache U وابسته زمینی
army attache U وابسته نظامی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
aortic U وابسته بشاهرگ
aortal U وابسته بشاهرگ
antichristian U وابسته به دجال
anginal U وابسته به گلودرد
generic U وابسته به تیره
paralytics U وابسته به فلج
focal U وابسته بکانون
planetary U وابسته به سیاره
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به ساختمان
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
oratorical U وابسته به سخنرانی
nasal U وابسته به بینی
paralytic U وابسته به فلج
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com